رمان ایرانی

هم‌نفس

وای چه هوای گرمی! توی شهرهای جنوبی ایران، اواخر خرداد ماه که می‌رسه آدم احساس می‌کنه خورشید تصمیم گرفته زودتر به استقبال تابستان گرم برود شهر ما هم در جنوب کشور واقع شده از این تصمیم خورشید درامان نیست و از اواسط خرداد گرمای طاقت‌فرسای تابستان را می‌شه حس کرد. آدم توی این هوای دم کرده آب‌پز میشه. یه دوش آب سرد حالا می‌چسبه. از دبیرستان تا خانه ما یک ربع ساعت فاصله هست که هر روز من و سارا این راه رو می‌رویم و کلی هم شیطنت می‌کنیم. امروز هم که آخرین امتحان از آخرین ترم سال تحصیلی رو دادیم طبق معمول همه روزه به خانه بازگشتیم. در فکر روزهای آخر این سال تحصیلی بودم که...

آرینا
9786009271757
۱۳۹۱
۵۶۰ صفحه
۳۰۷۴ مشاهده
۰ نقل قول