رمان ایرانی

شوق وصال

به دریا خیره شده بود و با گوش دادن به موزیکی که از پخش ماشین به گوش می‌رسید در خاطراتش سفر می‌کرد، به حرف‌های رها، به پیشنهاد مسعود، به آینده نامعلومی که در پیش داشت فکر می‌کرد و به نتیجه‌ای نمی‌رسید. دلش می‌خواست در برخوردی که با متین دارد علت آن گونه رفتن و دلیل ترک کردنش را با آن همه عشق بپرسد اما هر بار که متین را می‌دید تمام سوال‌ها از ذهنش پرواز می‌کرد...

علی
9789641931225
۱۳۹۱
۴۹۶ صفحه
۳۰۸ مشاهده
۰ نقل قول