مجموعه داستان خارجی

شاهزاده خانم بابل و چند داستان دیگر

(Voltaire a princesses de babylone)

جوانی در عنفوان شباب به قصد تحری حقیقت به راه می‌افتد، ولی در هیچ جا جز گمراهی و تعصب و کوته فکری چیزی نمی‌بیند. در همه جا کشیشان و روحانیان زیان کسان را از پی سود خویش می‌جویند و دین و آیین را پیش می‌کشند. و مردم به بهانه‌های واهی نقشه‌ها بر می‌انگیزند و خون یکدیگر را می‌ریزند، در این قصه توجه زیادی به توالی سنوات و قرون و امکان وقوع حوادث در عمر طبیعی یک‌نفر نشده است بقسمی که هر کدام از وقایع این سفرنامه در یک قرن اتفاق افتاده و از این حیث این سفرنامه با هیچ تاریخ مدونی قابل تطبیق نیست، ولی منظور اصلی که نشان دادن عبث بودن مباحثات و اختلافات ملل و نحل است به خوبی برآورده شده است.

ناصح ناطق
وانیا
9786009183654
۱۳۹۱
۲۵۶ صفحه
۹۸۳ مشاهده
۰ نقل قول
ولتر ۸ رمان François-Marie Arouet, better known by the pen name Voltaire, was a French Enlightenment writer, essayist, deist and philosopher known for his wit, philosophical sport, and defense of civil liberties, including freedom of religion and free trade.

Voltaire was a prolific writer, and produced works in almost every literary form, authoring plays, poetry, novels, essays, historical and scientific works, over 20,000 letters and over two thousand books and pamphlets.

He was an outspoken supporter of social reform despite strict ...
دیگر رمان‌های ولتر
کاندید یا خوش‌باوری
کاندید یا خوش‌باوری کاندید پرسید: «حقیقت دارد که مردم همیشه در پاریس خندان‌اند؟» کشیش پاسخ گفت: «بله، اما از روی دلخوری و عصبانیت؛ چون مردم با قهقهه‌های بلند از همه‌چیز می‌نالند. این‌جا حتی نفرت‌انگیزترین کارها را با خنده انجام می‌دهند.»
ساده‌دل
ساده‌دل ساده‌دل به حساب عادت، با دمیدن خورشید و به بانگ خروس از خواب برخاست. او هم‌چون جماعت اعیان نبود که کسل و بی‌حال تا وقتی که خورشید به نصف‌النهار برسد در رخت‌خواب می‌لولند، نه می‌توانند بخوابند و نه می‌توانند برخیزند.
ساده‌دل (کاندید)
ساده‌دل (کاندید) ساده‌دل به حساب عادت، با دمیدن خورشید و به بانگ خروس از خواب برخاست. او هم‌چون جماعت اعیان نبود که کسل و بی‌حال تا وقتی که خورشید به نصف‌النهار برسد در رخت‌خواب می‌لولند، نه می‌توانند بخوابند و نه می‌توانند برخیزند.
کاندید
کاندید ساده‌دل به حساب عادت، با دمیدن خورشید و به بانگ خروس از خواب برخاست. او هم‌چون جماعت اعیان نبود که کسل و بی‌حال تا وقتی که خورشید به نصف‌النهار برسد در رخت‌خواب می‌لولند، نه می‌توانند بخوابند و نه می‌توانند برخیزند.
مشاهده تمام رمان های ولتر
مجموعه‌ها