موضوع این رمان که شاید در جوامع دیگر، مشکل مقطعی به نظر میآید، ظاهرا واقعیت تلخ و همیشگی جامعه ماست که مدام به دنبال خرید خانه بروی و همیشه احساس کنی که از خرید آن عقبی و فاصله پولیات با آن رفته رفته بیشتر و بیشتر میشود.
۱۱ رمان
علی موذنی متولد سال 1377 در تهران و فارغ التحصیل رشته ادبیات نمایشی از دانشکده ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران است.موذنی در زمینه های داستان نویسی نمایشنامه نویسی و فیلمنامه نوسی فعالیت دارد
خورشید از سمت غروب
یونس: آری، میفهمم، تو نیز به امر خداوندی همچنان که یونس به امر اوست. اما این که چرا به دست تو عذاب شود، خود نمیداند؟ آیا در اصرار من بر نزول عذاب گناهی بوده است؟ اگر عمل من گناه بود، خداوند به استجابت آن بر نمیخاست. نه، تو گناهی نکردهای، یونس، بلکه تقاضایی کردهای که برآورده شده است. من آنچه ...
شعر به انتظار تو
کشتیبان دوست
نمرود نعره زد:«ای خدای آتش، خداوندی چون تو از تو طلب سوزاندن بندهای ناسپاس را دارد. او را نیک بسوزان تا من خاکسترش را خاک ستوران کنم.»
ابراهیم گفت:«از شما و شرکتان بیزارم که زندگی با شما بر من جز رنج نیست.»
به آتش نزدیک شد. شعلهها به هر گام که او پیش میرفت، پس مینشستند.
ابراهیم گفت:«و تو، ای آتش، مرا در ...
نه آبی نه خاکی
برخورد گلوله تانک را با دپو با تمام وجود احساس کردم. لرزش زمین مثل ماشینی با آخرین سرعت ممکن از درونم عبور کرد. بعد خود را به همان حالت خوابیده روی هوا دیدم. به نظرم آمد برای آنکه پوستم از شدت گرما قلفتی ور نیاید، باید دهانم را باز کنم. دهانم را باز کردم و تا آمدم آتش را از ...