رمان ایرانی

نیازم

به لیوان چایم خیره شدم. نمی‌دونستم چه حسی دارم! نه ناراحت بودم نه خوشحال، تا چند ساعت دیگه اونو می‌دیدم و نمی‌دونستم باید چه رفتاری داشته باشم! باید خونسرد باشم یا بی‌اعتنا؟ یا ناراحت؟ خوب معلومه، نباید اجازه بدم حتی فکر کنه تونسته منو له یا تحقیر کنه.

علی
9789641931515
۱۳۹۲
۶۰۶ صفحه
۳۹۷ مشاهده
۰ نقل قول