مجموعه داستان داخلی

کتاب حاضر،‌ مشتمل بر مجموعه داستان‌های کوتاه فارسی، با موضوعات مختلف اجتماعی است. عنوان داستان‌ها عبارتند از: «خرما»؛ «پیش پرده»؛ «مرور»؛ «دو کلمه همیشگی»؛ «آن دنیا»؛ «پیک و خبر»؛ «جای من کجاست» و... . در خلاصة داستان «مرور» آمده است: «گداعلی کیسه‌پوش» دوست «رمضان» سیگارفروش است. پاتوق آن‌ها قهوه‌خانه «یوسف» است. یوسف از اینکه رمضان مدام گذشته را مرور می‌کند و پیش مشتریان یوسف، به بازگو کردن خاطرات خود مشغول می‌شود، ناراحت است. رمضان پیرمردی تنها و بیمار است که با حرف زدن احساس آرامش می‌کند و شنونده اصلی او گداعلی است. رحیم، جوانی است که هر بار، هزینه چای و غذای رمضان را می‌پردازد؛ به شرطی که رمضان دیگر صحبت نکند. امّا رمضان همچنان از هر موقعیتی برای صحبت کردن استفاده کرده و رحیم را به دلیل جوان بودن و عدم درک احوالاتش سرزنش می‌کند و یوسف را نیز با پرداختن هزینه‌هایش راضی نگه می‌دارد.

سمام
9786005317336
۱۳۹۱
۱۰۴ صفحه
۶۱۱ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های مجید دانش آراسته
گنجشک‌ها در بالکن
گنجشک‌ها در بالکن ... من از کوچه‌ای که در محاصره نبود پا به فرار گذاشتم. او دنبالم می‌دوید و تهدید می‌کرد: به خدا شلیک کنم. از شانس من کوچه خلوت بود. علی را دیدم که از طرف مقابل می‌آید. فریاد زد: این مادرسگ وطن‌فروش را بگیر. نگذار فرار کند. علی راهم را سد کرد و دستش را جلو آورد بغلم کند. با مشت ...
این خانه و آن درخت
این خانه و آن درخت کتاب حاضر، مجموعه داستان‌های کوتاه با موضوع اجتماعی و با عنوان‌های: «در پناه گاو»، «میوه دل»، «مراحل»، «افق دید»، «رو به ایران»، «چلیپا»، «برای آگاهی»، «این خانه و آن درخت»، «تماشاخانه»، «برنامه‌ریزی» و «خاتمه» است. در خلاصه داستان «این خانه و آن درخت» آمده است: مرد میانسالی با دیدن درختی در یکی از حیاط‌های همسایه به آن خیره شده و ...
از خاک برآمدگان
از خاک برآمدگان کتاب حاضر، دربردارنده مجموعه داستان‌های کوتاه فارسی، با موضوعات مختلف اجتماعی است. عنوان داستان‌ها عبارتند از: «با خودم بودم»، «پرده»، «رقص نور»، «مثل آن‌ها»، «گربه»، «شکاف»، «عینک»، «دام»، «کت»، «شازده کوچولو»، «قافیه‌بندی» و... . در خلاصه داستان «شازده کوچولو» آمده است: «سارا» و «رحمت» زن و شوهری هستند که در پی مشاجره‌ای با هم قهر کرده‌اند. سارا در آرایشگاه کار ...
آواز درخت گز
آواز درخت گز 3 ماه در کرمان بود. در این مدت به بیشتر روستاها رفته بود. پاپدانا، باب نیزو، دوساری، محمدآباد، در یک روستا خیال می‌کردند دکتر است و از شهر آمده. با بچه‌هاشان جلو اتاق صف می‌کشیدند و قرص و دارو می‌خواستند. هرچه قسم و آیه می‌خورد دکتر نیست حرفش را باور نمی‌کردند.
متن خود 1 کویر است
متن خود 1 کویر است
مشاهده تمام رمان های مجید دانش آراسته
مجموعه‌ها