نمایش‌نامه

3 بازخوانی (از 3 نمایش‌نامه ویلیام شکسپیر) نمایش‌نامه

3 بازخوانی حاضر تلاشی است در بازخوانی امروزین و این جایی از آثار درام‌نویس بزرگ جهان ویلیام شکسپیر. این که چرا همین سه اثر برای این کار برگزیده شده‌اند، می‌توان مورد بحثی دیگر باشد، اما آنچه می‌تواند مورد توضیح قرار گیرد نحوه و شیوه‌های مختلفی است که برای این بازخوانی‌ها مورد توجه قرار گرفته‌اند. در بازخوانی لیرشاه سعی شده از فرم داستان‌پردازی بیان حادثه از مناظر گوناگون و روایت‌های متفاوت شخصیت‌ها بهره برده شود. در بازخوانی هملت داستان در یک فرم نمایشی دیگر ایرانی به کار گرفته شده است. در این جا فرم از پیش معین و معلوم بوده و ترتیب داستان و شخصیت‌ها بر گونه‌ای به نوع و روال داستان‌پردازی این فرم نمایشی انطباق یافته است. این انطباق هم در نوع زبان و هم در نوع بازگویی داستان صورت پذیرفته است. این فرم نمایشی حتی سبب شده تا در تاریخ و مکان وقوع داستان نیز دخل و تصرف انجام گیرد. در بازخوانی توفان اما گام اول برگردان ساده داستان به یک داستان ایرانی بوده، که در آن محیط جغرافیایی تغییر یافته و به تبع آن کارکترها نیز هویتی دیگر یافته‌اند. لاجرم در این برگردان زبان نیز در شکل‌بندی غیر از متن اولیه مورد مصرف قرار گرفته است.

صنوبر
9789646052116
۱۳۷۹
۱۲۰ صفحه
۴۹۷ مشاهده
۰ نقل قول
ویلیام شکسپیر
صفحه نویسنده ویلیام شکسپیر
۵۴ رمان William Shakespeare (baptised 26 April 1564) was an English poet and playwright, widely regarded as the greatest writer in the English language and the world's pre-eminent dramatist. He is often called England's national poet and the "Bard of Avon" (or simply "The Bard"). His surviving works consist of 38 plays, 154 sonnets, two long narrative poems, and several other poems. His plays have been translated into every major living language, and are performed more often than those of any other ...
دیگر رمان‌های ویلیام شکسپیر
هنری پنجم (داستانی از شکسپیر)
هنری پنجم (داستانی از شکسپیر) اگر سعی کنید بندهایی را که به دست و پایتان پیچیده است باز کنید، رها خواهید شد. شکار ادامه دارد! ندای درونتان را دنبال کنید و فریاد بزنید: "خداوند به همراه هری! انگلیس و سنت جورج!"
طوفان
طوفان همه چیزهایی که ماهیت اشتراکی دارند بی‌کوشش و عرق جبین فراهم می‌شدند. به خیانت، جنایت، شمشیر، نیزه و دشنه و توپ و یا هیچ جنگ‌افزاری نیاز نمی‌بود، بلکه طبیعت به آرزوی خودفراوانی و وفور به بار می‌آورد و روزی مردم بی‌آزار مرا می‌داد.
اتللو
اتللو آه، ای روح من، فتنه این‌جا خفته است، همه را او موجب شده. و شما، ای ستارگان آرزمگین، مپسندید که با شما بگویم چه کرده است! همه را او سبب شده. اما خونش را نخواهم ریخت، و این پوست سفید‌تر از برف را، که هم‌چون مرمری که بر گور‌ها می‌نهند صاف است، زخمدار نخواهم کرد. با این همه، باید بمیرد. ...
رومئو و ژولیت
رومئو و ژولیت دو خاندان، به شان و جاه یک‌سان، در ورونای دلکش و صحنه این داستان، از کینه‌های دیرین تا تمردی نوین ره می‌پیمایند. و شهر گانان، دست‌ها به خون یک‌دگر می‌آلایند. میوه جان نابختیار این دشمنان دو عاشق ستاره سوخته‌اند که جان خویش می‌ستانند، و با نگون‌بختی غمبار و دریغ‌انگیز، و با مرگشان، خصومت والدان خود را به خاک می‌سپارند.
رومئو و ژولیت
رومئو و ژولیت رومئو و ژولیت داستان غم‌انگیز دو دلداده است که در حقیقت لیلی و مجنون مغرب زمین محسوب می‌شود و به اکثر زبان‌های جهان ترجمه شده است. این دو دلداده از دو خاندان هستند که سال‌ها با یکدیگر سر دشمنی داشته و به کشتار یکدیگر می‌پرداخته‌اند و حتی دامنة این خصومت به خدمتکاران و اطرافیان آن‌ها کشانده می‌شده. وقتی ‌رومئو و ...
مشاهده تمام رمان های ویلیام شکسپیر
مجموعه‌ها