مسافران (2+5 تکهگویی) نمایشنامه
راننده از سواری پیاده میشود. پنجاه ساله مردیاست با کلاه پشمی گوش پوش بر سر و لنگی به دور گردن. در کاپوت را بالا میزند و آب و روغن سواری را اندازه میکند. سپس به سمت ما میآید.
راننده: قراره من به شما بخندم، یا شما به من؟... به من تریپی هشتاد تومن میدن که جاش یابوی بارکش این ابوطیاره باشم، ...
لیلا مرکبخوانی چند مسافر (3 نمایشنامه)
لیلا: میگفت هوس شمال کردهم... جادهش، جنگلاش، مهی که سر هر پیچ توش گم میشی و بعد هر خم خودتو پیدا میکنی... میگفتم میبرمت... بذار تک سرما شکسته بشه و جون بگیری... آخه زمستونا، لاجون که بود، لاجونتر میشد... و اون صدای خس خس سینهش، که نفسمو با خودش میگرفت و پس میداد... میگفت لیلا... شمال بهمون خوش میگذره، مگه ...
پل
... و حسین رمزی شد میان خدا و پارسیان بر جای مانده زان تمدن کهن که اینک به آیینی نو دل به حق سپرده بودند، حسین همان کشتی بود که در غرقابها و تندبادها چشم به نجات و دستکیریاش داشتند و همان چراغی بود که در کورهراههای شک و گمراهی، راهنما و راهگشای جویندگان میشد. چرا که خون خدا بود ...
ترانههای قدیمی (دی وی دی) موسیقی نمایش
علی عمرانی، مهتاب نصیرپور، حبیب رضایی، افشین هاشمی، اشکان خطیبی، علی سرابی، سحر دولتشاهی، بهاره مشیری، معصومه رحمانی. مشاور کارگردان: فردین خلعتبری. پیانیست: سامان احتشامی. خواننده: علی زندوکیلی. نویسنده و کارگردان: محمد رحمانیان. کارگردان تلویزیونی: سیفاله صمدیان. طراح جلد: روهینا (فرید حامدی)