۵۴ رمان
William Shakespeare (baptised 26 April 1564) was an English poet and playwright, widely regarded as the greatest writer in the English language and the world's pre-eminent dramatist. He is often called England's national poet and the "Bard of Avon" (or simply "The Bard"). His surviving works consist of 38 plays, 154 sonnets, two long narrative poems, and several other poems. His plays have been translated into every major living language, and are performed more often than those of any other ...
رومئو و ژولیت
دو خاندان، به شان و جاه یکسان، در ورونای دلکش و صحنه این داستان، از کینههای دیرین تا تمردی نوین ره میپیمایند. و شهر گانان، دستها به خون یکدگر میآلایند. میوه جان نابختیار این دشمنان دو عاشق ستاره سوختهاند که جان خویش میستانند، و با نگونبختی غمبار و دریغانگیز، و با مرگشان، خصومت والدان خود را به خاک میسپارند.
مکبث همراه متن انگلیسی
تراژدی مکبث شرح زندگی پرحادثة سرداری دلیر و لایق و صدیق به نام مکبث است که دنکن، پادشاه شریف و مهربان اسکاتلند، او را از میان هواخواهان خود برمیکشد و به وی لقب و منصب میبخشد. اما مکبث بر اثر تلقین جادوگران و وسوسة نفس و به اغوای زن جاهطلب خویش در شبی که پادشاه مهمان اوست او را در ...
لیر شاه
به عقیدة بسیاری از ناقدان سخن، گذشته از هملت، لیر شاه از نظر ادبی بر دیگر نمایشنامههای شکسپیر برتری دارد. شکسپیر این اثر را در دوران اوج نبوغ خود نوشته است. گویا آن را از داستانهای کهن قوم سلت گرفته و با استادی و چیرهدستی تمام، با داستان دیگری بههم آمیخته و بدین گونه اثری بدیع پدیدآورده است.
لیر شاه، پادشاه ...
ژولیوس سزار
ژولیوس سزار، در یک ارتش همگانی، یک نجیبزاده رومی را با نام پامپی در یک مبارزه شدید شکست داد. به عنوان تفریح یک جشن عمومی برپا کردند. اما بعضی از اشرافزادهها پامپی را حمایت کردند و از سزار که ترقی میکرد ترسیدند. آنها ترسیده بودند نکند سزار با بلندپروازیهایش بخواهد پادشاه روم شود. برای همین شروع به توطئهچینی علیه او ...
رومئو و ژولیت
سمپسون: گرگوری، به مردانگی سوگند، ما بزدل نیستیم.
گرگوری: البته، و گرنه بعبع میکردیم.
سمپسون: یعنی گردن به زور نمیدهیم، شمشیر میکشیم.
گرگوری: سرت را بالا بگیر، ببینم گردنی هست؟
سمپسون: خشم بگیرم، زود شمشیر میکشم.
گرگوری: اما دیر خشم میگیری.
سمپسون: حتی سگی از فامیل موناتیگو مرا تحریک میکند.
گرگوری: تحریک یعنی فرار، شجاعت یعنی ایستادن؛ اگر تحریک شدی ...