۱۵ رمان
فاکنر در سال ۱۸۹۷ میلادی در نیو آلبانی، میسیسیپی به دنیا آمد. در ۱۹۰۲ خانوادهاش به آکسفورد، مرکز دانشگاهی میسیسیپی، نقل مکان کرد.
به دلیل وزن کم و قد کوتاه در ارتش ایالات متحده پذیرفته نشد ولی به عنوان دانشجوی دانشگاه افسری در یگان پرواز سلطنتی در تورنتوی کانادا نام نویسی کرد و در ۲ دسامبر ۱۹۱۸ به عنوان افتخاری ستوان دومی نایل شد.
فاکنر وارد دانشگاه می سیسی پی شد و در سال ۱۹۲۴ از دانشگاه انصراف داد و در ۱۹۲۵ ...
اسبهای خالدار
کمی قبل از غروب مردهایی که دم ایوان دکان لمیده بودند چشمشان به گاری رو بستهای افتاد که از سمت جنوب در حالیکه قاطرهایی آنرا میکشیدند به طرف آنها میآمد. پشت سر گاری قطاری از موجوداتی ول میزد که حتی از فاصل دور هم مشخص بود موجودات زندهای هستند. در زیر نور یکنواخت دم غروب آن موجودات قد و نیمقد ...
1 گل سرخ برای امیلی
هر 6 داستان این کتاب مانند باقی داستانهای فاکنر در سرزمین یوکناپاتوفا روی میدهد. این سرزمین جایی است خیالی در شمال رودخانه میسیسیپی، که فاکنر نه تنها حدود آن را دقیقا معین کرده بلکه نقشهای هم از آن کشیده است که همه شهرها و روستاها و رودها و کوههای آن را نشان میدهد، و زیر آن هم نوشته است: «منحصرا ...
ابشالوم ابشالوم
حالا دیگر روی بازوی شریو برف نبود. حالا دیگر روی بازویش آستین هم نبود، آنچه بود پیش بازو بود و دست لطیف و تپل که در روشنایی لامپ بر میگشت و پیپی را از قوطی خالی قهوه از جایی که پیپ و قوطی را نگه میداشت بر میداشت و پیپ را از توتون پر میکرد و چاقش میکرد.
خشم و هیاهو
فاکنر فقط داستانسرایی نمیکرد، بلکه زندگی را به تصویر میکشید و فلسفهای را مطرح میکرد. او همچون بافتشناس زندگی به کشورش مینگریست، آن را جسمی زنده میانگاشت و برای آزمایش و تشخیص بیماری، از آن تکهبردای میکرد. او بدون تعصب، اما با همدردی به حیوانات و گیاهان، به مردان و زنان و کودکان، به سفیدپوستان و سیاهپوستان مینگریست. با موشکافی ...
این 11 تا
ویلیام فاکنر در زمستان 1334-گل سرخ در دست به ملاقات ما فارسی زبانها آمد او ظاهرا گل سرخش را برای امیلی آورد اما ما هم از بویش سرمست شدیم در این روزگاران پر داستان بیداستان داستانهای فاکنر هم چنان با طراوت و پرخوناند و میچسبند.
یکی گفت: گوش کن دور ترین مرغ جهان میخواند.