نمایش‌نامه

سرطان و ضیافت شیطان (2 نمایش‌نامه)

افراز
9789642837021
۱۳۸۶
۹۶ صفحه
۲۸۴ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های امیر دژاکام
1 نامه عاشقانه سانسور شده
1 نامه عاشقانه سانسور شده یه پسر هیکل میزون، این‌جوری... زد تو سینه‌م/ افتادم تو جوب... گفتم هتته... گفت رتته... یکی گذاشت تو گوشم... گفتم نامردیه... دومی‌شو از اولی‌ش قایم‌تر زد/ دست کردم تو جیبم که برم و بیام... چشام و باز کردم، دیدم مریض‌خونه روسام... حالا ما به همه گفتیم زدیم... شومام بگین زده... آره خوبیت نداره... واردین که...
4 بند مخالف (مجموعه 5 نمایش‌نامه تک پرده‌ای)
4 بند مخالف (مجموعه 5 نمایش‌نامه تک پرده‌ای) ... آن‌گاه خنجر دهان باز کرد و هفت‌بار بر هفت بند پیکرش یورش برد. چهار ستون تنش فرو ریخت و پنج رکن بدنش از حیات باز ماند... حالا من مثل کفتار بالای جنازه‌ات وایستادم و از لاشه‌ات نگهبانی می‌کنم.
ساقی و 1 دامان ماه و ستاره
ساقی و 1 دامان ماه و ستاره سرکرده تیغ کشیده با غضب به سمت پیرمرد می‌رود. آرام سرعت می‌گیرد و شمشیرش را بالا می‌برد. نزدیک می‌شود و تیغش را فرود می‌آورد که در میانه راه شمشیر دیگری در هوا می‌چرخد و سرکرده را نقش بر زمین می‌کند. فتاح که در میدان بازی بی‌حرکت مانده بود، برای نبرد میدان می‌گیرد...
غزل کفر
غزل کفر سنه چهل از حجرت بود و من مشق لغت عرب می‌کردم که سوار بر اسب سیاه آمدی، بر پوست آهو نوشتم همونه، مرد منه!خواستگاریت را پدر از سر مهر من پذیرفت. هنوز جواب من بله است اگر پاسخ جواب‌هایم را بدهی...
مشاهده تمام رمان های امیر دژاکام
مجموعه‌ها