نمایش‌نامه

فردریش دورنمات (شهاب و اشترانیتسکی و قهرمانی ملی) نمایش‌نامه

(Durrenmatt der meteor dichter dammerung)

دیدگاه بدبینانه و خرد تلخ‌اندیش فردریش دورنمات در تاریخ تئاتر دنیا یکه و یگانه است، اما آن‌چه او را از نام‌آوران هم عصرش (مثلا برتولت برشت و ماکس فریش) متمایز کرد و در جایگاه یکی از الهام‌بخش‌ترین و تاثیرگذارترین نمایش‌نامه‌نویسان قرن بیستم نشاند، قالبی بود که برای بیان و روایت جهان تیره و تارش برگزید: کمدی. دورنمات معتقد بود جز از راه کمدی نمی‌توان به مقابله با سبعیت جهان برخواست و گرچه رستگاری و عدالتی در کار نیست، اما ساز و کار این تقدیر شوم (در عین هولناکی و بی‌روزن بودنش) چنان احمقانه و اتفاقی و از سر تصادف‌هاست که فقط و فقط به میانجی کمدی می‌توان به تمامی فهم و درکش کرد. دو نمایش‌نامه‌ی شهاب و اشترانیتسکی و قهرمان ملی جلوه‌هایی تمام‌عیار از دید و نگاه این نابغه‌‌ی سوئیسی‌اند، این استاد بی‌بدیل تصویر کردن پیچیدگی‌های عصری که روز به روز بر دهشتش افزوده می‌شود. این مجلد نخست است از مجموعه‌ی چند جلدی گزیده‌ی نمایش‌نامه‌های فردریش دورنمات.

آرش اباذری
چشمه
9789643625016
۱۳۸۹
۱۵۲ صفحه
۴۲۶ مشاهده
۰ نقل قول
فردریش دورنمات
صفحه نویسنده فردریش دورنمات
۹ رمان فردریش دورنمات‏ نمایشنامه‌نویس برجسته سوئیسی در پنجم ژانویه ۱۹۲۱ در یکی از روستاهای اطراف شهر برن در کشور سوییس متولد شد. پدر دورنمات کشیشی معتقد و متدین و پدر بزرگش شاعری بذله گو و سرشناس بود که به خاطر شعرهای انتقادآمیز سیاسی که می‌سرود به او لقب شاعر سیاسی پرخاشجو داده بودند. تأثیر ویژگی‌های این دو نفر بر دورنمات بسیار زیاد بود. چنان که این تاثیر را به آسانی در بیشتر نوشته‌های این نمایشنامه نویس شهیر می‌توان مشاهده کرد. دورنمات در ...
دیگر رمان‌های فردریش دورنمات
کشمکش بر سر سایه خر
کشمکش بر سر سایه خر دندان‌پزشک اشتراتیون از خرکچی آنتراکس یک خر کرایه می‌کند تا از آبدارا به سمت گرانیه برود. بین راه می‌خواهد زیر سایه خر استراحت کند اما خرکچی از او به خاطر سایه خر تقاضای پول می‌کند چون خرکچی معتقد است که او تنها خر را کرایه کرده است و نه سایه‌اش را. از آن‌جایی که دندان‌پزشک حاضر به پرداخت پول اضافه ...
بازی استریندبرگ
بازی استریندبرگ
قاضی و جلادش
قاضی و جلادش طی ماموریتی در استانبول بازرس برلاخ با تبهکاری شرطی می‌بندد: "انسان مهره‌ی شطرنج نیست که جنایتکارها به دلخواه حرکتش بدهند. هر جنایتکاری زمانی دستش رو می‌شود" بعد از چهل سال برلاخ، پیر و بیمار، فرصتی پیدا می‌کند و باید این شرط را ببرد... دورنمات در این رمان دنیایی آفریده است پر از هراس و امید، ابر و آفتاب، مرگ و زندگی.
سوء‌ظن
سوء‌ظن بازرس برلاخ، بستری در بیمارستان، پی می‌برد که پوشکی از دار و دسته جنایت‌کارهای نازی اکنون در سوییس در مقام پزشکی صاحب نام به جنایت‌هایش ادامه می‌دهد. برلاخ که با مرگ فاصله‌ای ندارد باید تکلیف این سوظن را روشن کند.
مشاهده تمام رمان های فردریش دورنمات
مجموعه‌ها