رمان ایرانی

شب طاهره

این 2 روز طاهره احمد را فراوان دیده، اما یک کلمه حرف بینشان رد و بدل نشده، و از آن بدتر یک‌بار هم نگاهشان به هم گره نخورده است. فقط یک‌بار احمد او را صدازده و از او خواسته ملحفه تازه برای پدرش بیاورد. برده. احمد آن‌ها را گرفته، اما یک تشکر خشک و خالی هم نکرده. او هم فقط دست‌های احمد را دیده، دست‌هایی که همیشه با او مانده‌اند تا سال‌های سال.

ققنوس
9786002782052
۱۳۹۴
۱۶۰ صفحه
۲۹۸ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های بلقیس سلیمانی
نام کوچک من بلقیس (یادداشت‌های پراکنده) مجموعه داستان
نام کوچک من بلقیس (یادداشت‌های پراکنده) مجموعه داستان «نامم را در سال 1346 گذاشتند بلقیس...» کتاب درست از همین‌جا شروع می‌شود؛ جایی که بلقیس نام او می‌شود و دنیایش شکل می‌گیرد. نام کوچک من بلقیس یادداشت‌های پراکنده‌ای است از کودکی او تا به امروزش. همه آنچه بلقیس سلیمانی، یا به تعبیر اهالی روستا «بلقیسو»، از عطر برنج و روغن حیوانی مطبخ مادرش در خاطر دارد تا فعالیت‌های انقلابی‌اش، ...
پیاده
پیاده رمان داستان یک زن است در دل تهران. زنی که با شوهرش برای زندگی زناشویی از روستایی در کرمان به تهران می‌آید، سال‌های ابتدای انقلاب. ناگهان همسرش به زندان می‌افتد و او می‌ماند با فرزندی در شکم و فقری که جای نفس کشیدن برایش باقی نمی‌گذارد و اقوامی که دیگر نمی‌پذیرندش. زنی باردار در تهران سال‌های دهه شصت که گرسنه ...
آن مادران این دختران
آن مادران این دختران کاووس دانش‌آموز بود که عاشق ثریا شد و برایش نامه عاشقانه فرستاد و تقاضای عکس کرد. ثریا کلاس اول دبیرستان بود. کاووس نامه را گذاشته بود لای کتاب ادبیات و به ثریا داده بود، توی یکی از کوچه‌های تنگ و باریک گوران این کار را کرده بود، با این همه قضیه لو رفت و دوستان ثریا تا می‌توانستند مسخره‌اش کردند. ...
روز خرگوش
روز خرگوش در پس و پشت ذهنم از لحظه‌ای که وارد شده‌ام مقایسه ایرج و او شروع شده. و عجب اینکه شباهت‌ها بیش از تفاوت‌هاست. اگر ایرج هم بود همین کار را می‌کرد و احتمالا این نمایش رنجیدگی خاطر را با پرتاب یک حبه قند به دهانش تمام می‌کرد و لبخند می‌زد. بهرام سربلند می‌کند و می‌پرسد:‹‹ گرمه، نه؟›› و نگاه می‌کند ...
مشاهده تمام رمان های بلقیس سلیمانی
مجموعه‌ها