مجموعه داستان خارجی

ژنرال جنوبی اهل بیگ‌سور

(A confederate general from big sur)

لی‌ملون با روش کوشش و خطا به این نتیجه رسید که عبارت «زهرمار» بیش از همه قورباغه‌ها را می‌ترساند. بنابراین دیگر به جای اینکه فحش‌های خسته‌کننده به زبان بیاورد، فقط داد می‌زد: «زهرمار»، آن هم با بلندترین صدایی که در شب‌های بیگ‌سور داشت.

رضا نوحی
افق
9786003531444
۱۳۹۴
۱۷۶ صفحه
۴۷۶ مشاهده
۰ نقل قول
ریچارد براتیگان
صفحه نویسنده ریچارد براتیگان
۱۴ رمان ریچارد گری براتیگان نویسنده و شاعر معاصر آمریکایی. از او ۹ رمان، یک مجموعه داستان و چندین دفتر شعر منتشر شده است. رمان صید قزل آلا در آمریکا اولین و شناخته شده‌ترین اثر اوست. ریچارد در سی‌ام ژانویه ۱۹۳۵ در تاکوما واشنگتن به دنیا آمد.از دوران کودکی او اطلاعات زیادی در دست‌رس نیست اما ظاهراً دوران کودکی سختی را پشت سر گذشته است. پدرش پیش از به دنیا آمدن او، خانواده را ترک کرد و پس از آن که خبر ...
دیگر رمان‌های ریچارد براتیگان
اتوبوس پیر
اتوبوس پیر داستان‌های براتیگان، نویسنده‌ی اثر پرآوازه‌ی صید قزل‌آلا در آمریکا، درست مثل زندگی‌اش شلوغ، رنگارنگ و جذاب است و در عین حال فرار و دست نیافتنی. خواننده برای این که به دنیای آثار او راه پیدا کند باید خود را از هر نوع انتظار خالی کند و شعر و داستان او را به عنوان یک تجربه‌ی غیرعادی و غیر منتظره بپذیرد. شاید ...
لطفا این کتاب را بکارید
لطفا این کتاب را بکارید زمان آن رسیده تا جمله‌ها را با خاک. و آفتاب را با نقطه‌گذاری. و باران را با افعال درآمیزیم. و کرم‌ها از میان علامت‌های سوال بگذرند. و ستاره‌ها بر اسامی شکوفا بدرخشند. و شبنم. بر بندها بنشیند...
هیولای هاوکلاین
هیولای هاوکلاین دوشیزه‌های هاوکلاین همراه گریر و کامرون نشستند پشت میز و شروع کردند به گفتن حکایت هیولای هاوکلاین. دوشیزه هاوکلاین گفت این خانه را پدرمان ساخت. دوشیزه‌ هاوکلاین دیگر گفت او یک دانشمند بود که در هاروارد درس می‌داد. کامرون گفت بله، آنجا بوده‌ایم. هاوایی بوده‌ایم. گریر گفت آنجا که شرق نیست. کامرون گفت مگر چینی‌ها اهل چین نیستند که در شرق است؟ گریر گفت این مثل ...
نامه‌ای عاشقانه از تیمارستان ایالتی
نامه‌ای عاشقانه از تیمارستان ایالتی گفتم: ‹‹دوست ندارم قصه بگم. می‌خوام کتابم رو بخونم.›› ‹‹چرا، می‌خوای برام قصه بگی.›› گفتم: ‹‹چرا من؟›› ‹‹چون نگاه کردم و دیدم تو ذهنت از همه بزرگ‌تره.›› پرسیدم: ‹‹اگه برات قصه نگم اون‌وقت چیکار می‌کنی؟›› با شیرین‌زبانی گفت: ‹‹خب، هیچی. فقط تا اون‌جا که بتونم جیغ می‌کشم، بعد وقتی همه اومدن این‌جا به‌شون می‌گم که تو پدرمی. بهم گفتن وقتی جیغ می‌کشم مثل این می‌مونه ...
تراژدی سگی
تراژدی سگی مادربزرگ من در نوع خودش مثل ستاره‌ای در آسمان طوفانی آمریکایی می‌درخشید. او در یکی از شهرهای کوچک ایالت واشنگتن مشروب قاچاق می‌فروخت. همچنین زنی خوش‌اندام بود و در حدود 180 سانت قد داشت و مثل خواننده‌های اپرای اوایل قرن بیستم، 190 پوند وزن داشت. در درست کردن ویسکی بوربون مهارت داشت. البته بماند که خیلی جا افتاده در نمی‌آورد ...
مشاهده تمام رمان های ریچارد براتیگان
مجموعه‌ها