رمان ایرانی

دهکده زرد

من نقشه‌بردارم، اما چون نقش اصلی فیلم دهکده زرد را بازی کردم نابازیگر هم شدم. نقش کارگردان افسرده‌ای را بازی کردم که همراه اکیپ فیلم‌برداری وارد روستایی می‌شود پر از گل‌های آفتاب‌گردان و اندکی نیروانا. بازی در این نقش منجر شد به یک خودروان کاوی و این سوال که آیا من هم افسرده‌ام. اما این داستان فقط در مورد من نیست، بیشتر در مورد شماست. در این داستان در سفر به شهرهای آفتاب‌گردان، انگور و شکلات با من همسفر می‌شوید و کوچه به کوچه، خودمان را می‌جوییم. جادوی سینما ما را با خود خواهد برد به جایی خیلی دور. جایی که شاید پای افسردگی به آن نمی‌رسد.

9789647002608
۱۳۹۲
۱۲۸ صفحه
۱۵۹ مشاهده
۰ نقل قول