رمان خارجی

100 سال تنهایی

(Cien anos de soledad on hundred)

مارکز در این کتاب وضعیت جغرافیایی و آداب و رسوم بومیان سرخپوست آمریکای لاتین را به خوبی نمایانده‌است؛ گویی آیینه‌ای در برابر ملتش گرفته تا همه ویژگی‌های آن‌ها را بنمایاند. کسی که این اثر را می‌خواند، اگر هم به کشورهای آمریکای لاتین سفری نداشته و یا حتی درباره آن‌ها هیچ اطلاعی نداشته باشد؛ حس می‌کند آن سرزمین و مردمش را به خوبی می‌شناسد. اعتقادات باستانی‌‌ای که گاه در اثر خیال‌پردازی‌ها و اغراقهای بومیانش خرافات به نظر می‌رسند، همه در این اثر به خوبی آشکار است. اثبات وجود عشق و قدرت پایان‌ناپذیر آن نکته‌ای است که مضمون اصلی این رمان را رقم می‌زند و بسیار چشمگیر بیان شده است.

بیتا حکمی
9789649084961
۱۳۹۳
۵۱۲ صفحه
۸۶۸ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
گابریل گارسیا مارکز
صفحه نویسنده گابریل گارسیا مارکز
۸۰ رمان گابریل خوزه گارسیا مارکِز رمان‌نویس، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی است. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور است و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی می‌کند. او در سال ۱۹۴۱ اولین نوشته‌هایش را در روزنامه‌ای به نام Juventude که مخصوص شاگردان دبیرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصیل رشتهٔ حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت و همزمان با روزنامه آزادیخواه ال‌اسپکتادور ...
دیگر رمان‌های گابریل گارسیا مارکز
عشق در روزگار وبا
عشق در روزگار وبا نگاه ناخدا به سمت فرمینا داثا چرخید و بر پلک‌هایش نخستین بارقه‌های یخچه‌های زمستانی را تشخیص داد. سپس فلورنتینو آریثا را برانداز کرد، با سلطه خلل‌ناپذیرش بر خویش و عشق تهورآمیزش، و تردیدی دیر هنگام گریبانش را گرفت که باعث هراسش شد: آنچه حد و مرز نمی‌شناسد زندگی است نه مرگ. ازش پرسید: "خب، جنابعالی خیال می‌کنید تا کی می‌توانیم ...
از اروپا و آمریکای لاتین
از اروپا و آمریکای لاتین کتاب از اروپا و آمریکای لاتین مجموعه نوشته‌ها و مقالات گابریل گارسیا مارکز است که طیف گسترده‌ای از موضوعات را در بر می‌گیرد و هر نوشته آن را می‌توان مانند داستانی مستقل خواند.
سفر به‌خیر آقای رییس‌جمهور
سفر به‌خیر آقای رییس‌جمهور این داستان‌ها قطعا، قطعاتی از خاطرات خود من هستند که آن‌ها را از دفتر گمشده‌ام بازسازی و بازآفرینی کرده‌ام.
عشق در سال‌های وبا
عشق در سال‌های وبا
ساعت شوم
ساعت شوم پلیسی که پشت در را گرفته بود، در را باز کرد. تفنگش را قراول رفت و سوت کشید. 2 پلیس به طرف مهتابی دویدند و چندین تیر هوایی شلیک کردند. مردم دو طرف خیابان پراکنده شدند. در این وقت زنی شیون‌کنان از گوشه‌ای پیدا شد. شهردار مادر پپه آمادور را شناخت. با یک جست وارد قرارگاه شد. و از روی ...
مشاهده تمام رمان های گابریل گارسیا مارکز
مجموعه‌ها