رمان خارجی

طریقت عشق (روایتی از عشق پرشور مولانا و شمس)

به یاد دارم سال‌ها قبل شور نوشتن زمانی در دلم افتاد.شریعت عشق. اما جسارت نوشتنش را در خود نیافتم. زبانم لال و نوک قلبم کور شد. در پی خوردن 40 تنور نان رفتم. دنیا را گشتم، انسان‌ها را شناختم، حکایت‌هایی شنیدم. بسیار بهار بر من گذشت نانی در تنورها نماند و من هنوز در عشق چون کودکی بی‌تجربه بودم.

فکرآذین
9786009119189
۱۳۹۴
۳۹۲ صفحه
۳۸۶۹ مشاهده
۰ نقل قول
الیف شافاک
صفحه نویسنده الیف شافاک
۳۶ رمان الیف شفق یک نویسنده ترک‌تبار است. وی رمان‌هایی به انگلیسی و ترکی و فرانسوی منتشر کرده است. شفق دو رمان به انگلیسی نوشته است که بخاطر اشاره به نسل‌کشی ارمنیان در رمان دومش به نام حرام‌زاده استانبول (The Bastard of Istanbul) از سوی دادگاه‌های ترکیه به جرم "اهانت به ترک بودن" متهم شد. پرونده او در ژوئن ۲۰۰۶ بسته شد ولی در ژوئیه همان سال دوباره گشوده شد و وی با احتمال سه سال زندان روبرو شد. مترجم و ناشر او ...
دیگر رمان‌های الیف شافاک
ملت عشق
ملت عشق عشق به قدری غیر منتظره و بی‌ملاحظه بر سر الا فرود آمد که انگار سنگی از ناکجاآباد درون برکه راکد زندگی‌اش پرتاب شده بود. در این رمان شورانگیز و خلاقانه الیف شافاک نویسنده کتاب‌های پرفروش و پرخواننده ترکیه، دو داستان را به طور موازی پیش می‌برد. در قرن سیزدهم، رومی شاعر و عارف، استاد معنوی خود، درویش خانه به دوش گم‌نامی ...
شپش پالاس
شپش پالاس الیف شافاک نویسنده‌ی ترک‌تبار در استراسبورگ به دنیا آمد. کودکی و جوانی‌اش را در آنکارا، مادرید، عمان، کلن، استانبول، بوستون، میشیگان و آریزونا گذراند. در رشته‌ی روابط بین‌الملل از دانشگاه فنی خاورمیانه فارغ‌التحصیل شد. فوق لیسانسش را در رشته‌ی مطالعات زنان همان دانشگاه و دکترایش را در حوزه‌ی علوم سیاسی خواند. شافاک درباره‌ی فکر اولیه‌ی نوشتن رمان شپش پالاس می‌گوید: «می‌دانید ...
شیر سیاه
شیر سیاه این کتاب با شیر سیاه و جوهر سفید نوشته شده ـ معجونی از قصه‌گویی، مادرانگی، عشق به سفر و افسردگی که چند ماهی در دمای اتاق تقطیر شده است. الیف شافاک (الف شفق) نویسنده پیشرو ترکیه با دنیا آمدن نخستین فرزندش گرفتار بحران روانی ژرفی می‌شود. طاعون احساس گناه و دلهره و اضطراب و سردرگمی درباره نقش تازه مادری به جانش ...
گریزان
گریزان «همه شغل‌ها انسان را نابود می‌کنند، جز یکی: «شاعری». این حرف را شارل بودلر گفته بود. حالا دیگر این هم در مورد زمان ما صدق نمی‌کند. حالا دیگر حتی شاعری هم، مثل شغل‌های دیگر، روحمان را ذره‌ذره نابود می‌کند. با آرایش، زخم‌هایمان را، حفره‌های درون روح و هویتمان را می‌پوشانیم. حفره‌هایمان را با کار و مشغولیت، با ورود به عرصه‌های ...
مشاهده تمام رمان های الیف شافاک
مجموعه‌ها