رمان خارجی

شوهر عزیزم

(Dear husband)

شوهر عزیزم مجموعه 14 روایت نوآرگونه از جویس کرول اوتس است که شمای کلی کتاب به خوبی در عنوان کتاب تصویر شده و از همان ابتدا به خواننده هشدار داده می‌شود که شوهر عزیزم باید بگویم که من بچه‌ها را کشته‌ام، این جمله نشان‌گر زندگی آمریکایی‌های سفیدپوست شهرنشین طبقه‌ی بالای جامعه‌ی آمریکایی است که حتی در مقابل وحشت‌‌هایی که با آن‌ها یک خانه آن طرف‌تر یا یک تماس تلفنی فاصله دارد، مصونیت ندارد.

شورآفرین
9786006955391
۱۳۹۴
۲۶۴ صفحه
۳۵۶ مشاهده
۰ نقل قول
جویس کرول اوتس
صفحه نویسنده جویس کرول اوتس
۱۶ رمان Joyce Carol Oates is a recipient of the National Book Award and the PEN/Malamud Award for Excellence in Short Fiction. She is also the recipient of the 2005 Prix Femina for The Falls. She is the Roger S. Berlind Distinguished Professor of the Humanities at Princeton University, and she has been a member of the American Academy of Arts and Letters since 1978. Pseudonyms ... Rosamond Smith and Lauren Kelly.

دیگر رمان‌های جویس کرول اوتس
آدم‌کش‌ها
آدم‌کش‌ها داستان زندگی و مرگ آندرو پترای یکی از شخصیت‌های متمول و سیاسی جناح راست آمریکاست که در کارهایش به صداقت و بی‌باکی معروف است. اما داستان بیش‌تر به نزدیکان و بازماندگانش نگاه می‌کند و به کندوکاو در زندگی و شخصیت‌های درونی آن‌ها می‌پردازد. برادرانش «هاچ» و «استفان» و بیوه جوانش «یو‌آن» از اعضای یک خانواده معروف و برجسته اجتماعی هستند ...
جانورها
جانورها دختران دانشجو محو کلام آقای هارو، استاد ادبیات می شوند. چیزی نمی‌گذرد که آتش‌سوزی‌هایی مرموز در دانشکده و نزدیک اتاق درس آقای هارو اتفاق می‌افتد که دانشجویان را به یکدیگر ظنین می‌کند. در این میان جیلیان که مثل دیگر دختران، شیفته هارو است وارد زندگی خصوصی او و همسرش می‌شود و در دفترچه خاطراتش به اسراری تکان‌دهنده پی می‌برد. دنبال زنی می‌رفتم ...
جایزه بگیر
جایزه بگیر نمی‌دانم روح وجود دارد یا نه. به درون خودم نگاه می‌کنم، مثل نگاه کردن به درون چاهی قدیمی که هر لحظه امکان ریزش دارد. ممکن است تعادلت را از دست بدهی و بیفتی و هیچ آبی هم در چاه وجود نداشته باشد که نجاتت دهد. آهای؟ آهای؟ کسی اونجاست؟
خوشحالم که شناختمت
خوشحالم که شناختمت آره، اون وقتی که من شارلینو حامله بودم... همه دنبال زایمان «طبیعی» بودن. حتا مردها. شوهر اون‌موقعم اصرار داشت باهام بیاد سرکلاسم، همراهم ورزش کنه، می‌گفت دلش می‌خواد «همه‌چیو تقسیم کنیم». دارم بهت می‌گم، درده بین‌مون مشترک بود. همه‌مون مشتاق بودیم مامان خوبه باشیم - نشون بدیم از پسش برمی‌آیم. منم که آماده بودم واسه یه تجربه «پر رمز و ...
مشاهده تمام رمان های جویس کرول اوتس
مجموعه‌ها