رمان ایرانی

والس 1 نفره

می‌گویم:«که عاشق چشم‌های عسلی‌اش شده بودی؟!» سام می‌گوید:«جوانی بود و...» پشت به دیوارکوب تکیه داده به مبل. سایه‌اش تلنبار شده بر تکه‌ای از سنگفرش جلوی پایش. شاهکار می‌گوید:«جوانی و سرکشی!» می‌خندم:«طغیان احساس!» سهیل روی زمین زانو زده است و ماشین باری زرد کوچکش را روی سنگ‌های سبز کف هال سر می‌دهد. شاهکار می‌گوید:«خوش به حالت بابا! فقط یک بار عاشق شده‌ای.» و قلم‌مو را توی رنگ نارنجی و اکر می‌زند. برمی‌گردد رو به من:«رحم داشته باش مامان! یک بار یک جفت چشم عسلی! فقط یک بار عشق.» می‌گویم:«پس سهم من چی؟» می‌گوید:«دوستت داشته. دوست داشتن با عشق فرق می‌کند.»

ققنوس
9786002782243
۱۳۹۴
۲۹۶ صفحه
۱۷۰ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های ماه‌منیر کهباسی
خط تیره آیلین
خط تیره آیلین عکس را از روی میز بر می‌دارم. «حتما تفاهم نداشتید.» «داشتیم، خیلی خوب، پنجاه پنجاه.» می‌گویم:«تو به این می‌گی خوب؟» پیراهن عنابی را که غنچه‌های سرخ با ساقه‌های باریک سبز روشن دارد، باز نمی‌کند. همان‌طور تا کرده می‌گذارد روی پای فرانک. چمدان را به هم ریخته. می‌گوید:«اگر کاملا با کسی تفاهم داشته باشی، یعنی دیوانه‌ای یا عقب افتاده یا این که سرت بدجوری ...
مشاهده تمام رمان های ماه‌منیر کهباسی
مجموعه‌ها