رمان ایرانی

«سلول 18» داستان مبارزه است، مبارزه علیه دیکتاتوری محمد‌رضا پهلوی، در روزگاری که ساواک پنجه بر جان جوانان و مبارزین می‌کشید و در شکنجه‌گاه‌هایش می‌کوشید تا کمر دلاوران را خم کند. درویشیان داستان خانواده‌ای را باز می‌گوید که بی‌دلیل به اسارت در می‌آیند و در روز حبس با ددمنشی رژیم رو در رو شده و آگاهی می‌یابد که تنها راه، گسستن بند‌های اسارت و از بین بردن سلطه‌ دیکتاتور است. درویشیان در این اثر البته تا حدی غلوآمیز چهره‌های قصه را تصویر کرده و کوشیده تا مردمان عادی را در روند درگیری با رژیم آبدیده و استوار تصویر نماید.

نگاه
9786003760073
۱۳۹۵
۱۲۰ صفحه
۲۸۹ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های علی‌اشرف درویشیان
قصه‌های آن سال‌ها
قصه‌های آن سال‌ها
درشتی
درشتی بهار همه‌جا نشسته بود. باد بوی تلخ شکوفه بادام کوهی می آورد. صورتش گل انداخته بود و به زیبایی و ظرافت نانی نازک، شده بود. غرشی بیشه را لرزاند. چند شکوفه از درخت بادام کوهی پرپر زد و روی زمین ریخت. سلیمه هراسان از جا پرید. سه هواپیما اوج می گرفتند. در پس تپه‌ای عبار انفجاری در هوا پهن می‌شد. ...
آب‌شوران
آب‌شوران پس از آن که کیسه‌کشیدنمان تمام می‌شد، نوبت من می‌رسید که بابام را کیسه بکشم، چون پسر بزرگتر بودم. در حالی که او را کیسه می‌کشیدم، مرتب می‌گفت:‹‹سفت بکش! سفت‌تر! مگر نان نخورده‌ای، ای مجنون لاغر؟!›› تمام زورم را می‌زدم ولی باز بابام راضی نبود. ـ از یارو بمال! چند نفری که دور و برمان نشسته بودند. ناگهان ساکت می‌شدند و رو به ...
فصل نان
فصل نان دلم هوای خانه پریسا را داشت. شب‌ها قدم به قدم در ذهنم پرسه می‌زدم. از خیابان‌ها می‌گذشتم. می‌رسیدم در خانه‌شان، در را باز می‌کردم، می‌رفتم به اتاقی که برایشان دوغاب زده بودم، اتاق بچه‌ها. با خودم می‌گفتم:‹‹حالا کجاس، کجا خوابیده.›› در ذهنم پیداش می‌کردم، می‌ایستادم روی سرش و تماشایش می‌کردم، حیفم می‌آمد به او دست بزنم. پریسا عصرها از میان ...
مشاهده تمام رمان های علی‌اشرف درویشیان
مجموعه‌ها