مجموعه داستان داخلی

اسم شوهر من تهران است

رازت چیست؟ این را مادر می‌پرسد، یک ماهی است که پیشم آمده، هوای تهران به او نمی‌سازد. پوستش خشک می‌شود. هر روز، بعد از برگشت از آموزشگاه، دستمالی را نشانم می‌دهد که با آن خانه را تمیز کرده و می‌گوید همه‌اش دوده است. دستمال سیاه را جلوی چشم‌ام می‌گیرد، می‌گوید ببین کجا زندگی می‌کنی. به خاطر کی موندی تهران؟ من نباید بدونم؟ جوابی ندارم به او بگویم. رازی ندارم. فقط می‌خواهم تهران بمانم.

مرکز
9789642133062
۱۳۹۵
۹۶ صفحه
۲۰۸ مشاهده
۰ نقل قول