مجموعه داستان داخلی

وینستون لایت

... از سیگار بدم اومد. این نفرت در یک لحظه اتفاق افتاده بود. مثل عشق در یک نگاه، که به لحظه‌ای اتفاق می‌افته و قلبت می‌لرزه و دیگه کاریش نمیشه کرد. مثل آدمایی که همو دوست دارن. خیلی دوست دارن، بعد هی همدیگرو محدود میکنن. هی از هم متوقع میشن. و اینقدر لج همو در میارن و انقدر با عشقشون همو آزار میدن و اینقدر دعوا و قهر و آشتی می‌کنن که یه روز تنش پر از زخم می‌شه. زخمای کاری. زخمایی که باعث فراموشی اون همه محبت میشه و می‌بینن چقدر از هم بدشون می‌آد. چقدر از هم بدشون می‌آمده. باورشون نمیشه که یه روز دیوانه‌وار همو دوست داشتن. منم بعد از این همه سال،‌ دقیقا تو یک لحظه حالم از سیگار به هم خورده بود...

روزنه
9789643346003
۱۳۹۵
۲۶۰ صفحه
۱۰۴ مشاهده
۰ نقل قول