رمان خارجی

نحسی ستاره‌های بخت ما

(The fault in our stars)

رمانی ترجمه شده به چهل و هفت زبان، با فروش بیش از ده میلیون و هفتصد هزار نسخه در سراسر جهان؛ هیزل لنکستر از زندگی هیچ سهمی جز یک بیماری لاعلاج نبرده است و اگر چه یک معجزه‌ درمانی چند سال دیگر برای او زمان خریده است ولی فصل آخر زندگی او هم‌زمان با تشخیص سرطانش نوشته شد. اما با ورود ناگهانی آگوستوس واترزِ خوش‌تیپ به گروه حمایتی کودکان سرطانی، داستان زندگی هیزل از نو نوشته خواهد شد. «جان گرین» (متولد 24 آگوست 1977) نویسنده، ویراستار، وبلاگ‌نویس، تهیه‌کننده و بازیگر آمریکایی است. او در سال 2006 برای اولین رمانش، در جستجوی آلاسکا، برنده جایزه‌ ادبی پرینتز شد. ششمین کتاب او، نحسی ستاره‌های بخت ما، از همان هفته اول انتشارش در ژانویه‌ی 2012، به پرفروش‌ترین کتاب نیویورک تایمز تبدیل شد و هم‌چنین فیلم سینمایی بسیار موفقی با اقتباس از آن در سال 2014 ساخته شد که به رتبه اول باکس آفیس (جدول پرفروش‌ترین فیلم‌ها) رسید و با استقبال بی‌نظیر طرفداران این رمان، در همان هفته اول اکران، چهار برابرِ کل هزینه‌ تولید فیلم فروش کرد. جان گرین از نگاه مجله تایم، در سال 2014، جزو صد چهره تاثیرگذار جهان بود.

آموت
9786003840072
۱۳۹۵
۳۲۰ صفحه
۱۰۹۱ مشاهده
۱۵ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های جان گرین
در جستجوی آلاسکا
در جستجوی آلاسکا -
بخت پریشان
بخت پریشان کتاب‌هایی که درباره سرطان نوشته شده‌اند احمقانه‌اند. نظر هازل 16 ساله چنین است. هازل خودش مبتلا به سرطان است. فصل آخر داستان زندگی او بر پایه بیماری‌اش نوشته شده است. با این حال، اصلا دوست ندارد دیگران به او ترحم کنند و از شرکت در جلسات گروه‌های خودیاری بیزار است. تا این‌که در یکی از همین جلسات با گوس باهوش، ...
شهرهای کاغذی
شهرهای کاغذی بالاخره در زندگی هرکس معجزه‌ای پیش می‌آید؛ معجزه زندگی پسر باهوشی به نام کوئنتین جاکوبسن هم همسایگی با مارگوست، دختر جسوری که عاشق رمز و راز است و خود در روند ماجراجویی‌هایش تبدیل به رمز و راز می‌شود. مارگو غیبش زده و یافتنش تبدیل به معمایی بزرگ شده است. کوئنتین به زودی می‌فهمد که سرنخ‌هایی وجود دارد، سرنخ‌هایی که فقط ...
زمین بر پشت لاک‌پشت‌ها
زمین بر پشت لاک‌پشت‌ها اولین باری که متوجه شدم ممکنه یه موجود خیالی باشم، موقعی بود که در طول هفته، بیش‌تر وقتم رو تو یه موسسه دولتی در شمال ایندیانا پولیس می‌گذروندم. بهش می‌گفتن دبیرستان وایت‌ریور. اون‌جا باید سر ساعت خاصی غذا می‌خوردم، درست بین 12:37 و 1:14 بعدازظهر. نیروهایی بودن که من رو وادار به این کار می‌کردن. اونا خیلی قوی‌تر از من ...
مشاهده تمام رمان های جان گرین
مجموعه‌ها