رمان خارجی

مردی به نام اوه

(A man called Ove)

همه چیزی که به آن نیاز دارید، اوه است. در نگاه اول، می‌شود گفت اوه، بداخلاق‌ترین مردی‌ست که در زندگی‌تان با آن مواجه شده‌اید. آدمی خسیس با اصولی که اصلا از آن‌ها کوتاه نمی‌آید، برنامه‌های روزانه دقیق و خشک، و بی‌اعصاب. آدم‌ها فکر می‌کنند اوه آدم تلخی‌ست، و او فکر می‌کند که بین یک مشت آدم احمق گیر افتاده است. جهان منظم و منزوی اوه، یک روز صبح در ماه نوامبر، با همسایه‌های جدیدش - زوج جوان پرحرف و دو دختر بی‌ادبشان - که حضورشان را با له کردن صندوق پستی اوه، اعلام کردند، زیر و رو شد. آن‌چه در ادامه می‌آید، داستان الهام‌بخش گربه‌ای ژولیده، دوستی‌های اجباری، و تحلیل دوباره جمعی‌ست که همه افراد حاضر در آن، فکر می‌کردند به خوبی یکدیگر را می‌شناسند.

9786006585499
۱۳۹۶
۳۶۰ صفحه
۲۷۱ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های فردریک بکمن
می‌خواهم سهمم را ببخشم
می‌خواهم سهمم را ببخشم دیشب مرگ را کنار ماشین له شده‌ام، درست بعد از تصادف ملاقات کردم. همه جا پر از خون بود، خون من. زن با همان ژاکت خاکستری کنارم ایستاده بود. با تردید نگاهم کرد و گفت: "قرار نبود این جا باشی!" از او می‌ترسیدم چون من یک برنده هستم، کسی که همیشه نجات پیدا می‌کند. و همه برنده‌ها همیشه از مرگ ...
شهر خرس
شهر خرس موضوع این کتاب هاکی است. ـ ورزش محبوب خرس‌ها ـ اما شهر خرس و ساکنان آن در دل جنگل دغدغه‌های دیگری هم دارند. امیدها و رویاهای آن‌ها به بازوهای بازیکنان تیم هاکی گره خورده، اما ماجرایی که برای یکی از این بازیکنان و دختری جوان پیش می‌آید اتفاق‌های دیگری را رقم می‌زند... داستان این شهر کوچک داستان تمام جهان است. ...
و من دوستت داشتم
و من دوستت داشتم شب کریسمس است و پدر و پسری بعد از چند سال همدیگر را می‌بینند. پدر می‌خواهد تا دیر نشده ماجرایی را تعریف کند. همان موقع که درباره دخترکی شجاع، که چند مایل آن طرف‌تر روی تخت بیمارستان خوابیده، حرف می‌زند حقایقی را هم درباره خودش فاش می‌کند: موفقیت‌هایش در کسب و کار، اشتباهاتش در مقام یک پدر، ندامت‌های گذشته‌اش و ...
و من دوستت دارم
و من دوستت دارم این کتاب، داستانی کوتاه است درباره آن‌چه که در ازای نجات یک زندگی، باید قربانی کنیم. اگر نه آینده، که گذشته هم مهم باشد، اگر نه تنها جایی که می‌رویم، بلکه رد پایی هم بجا می‌گذاریم اهمیت داشته باشد، اگر مجبور باشیم همه دار و ندارمان را بگذاریم؛ خود را فدای چه کسی خواهیم کرد؟
مشاهده تمام رمان های فردریک بکمن
مجموعه‌ها