رمان ایرانی

شب‌نشینی بعد از مراسم تدفین

بلند می‌شویم و به زحمت دست و پای سرد و خشکمان را می‌جنبانیم تا خون در اندام‌هایمان به گردش دربیاید. تا بتوانیم از سنگ‌خانه بیرون بزنیم و زیر نور خورشید، آسمان را بدون یک لکه ابر تماشا کنیم. منصور راست می‌گفت، این‌جا بهشت است و آخر دنیاست...

بوتیمار
9786004043069
۱۳۹۶
۱۱۲ صفحه
۱۰۹ مشاهده
۰ نقل قول