نمایش‌نامه

آ سید کاظم و تیغ و ترنا از مجموعه نمایش‌نامه‌های محمود استاد محمد (جلد اول) نمایش‌نامه

خورشید هنر درخشنده است اما دیدارش برای هر چشمی میسر نیست؛ هر کسی با هر چشمی، با هر دلی، با هر خوی و خصلتی نمی‌تواند آن جهان ناب را ببیند، تاب آورد و درکش کند. آن شعشعه روشن‌کننده دل، گرم‌کننده باطن، به هر کسی نمی‌تابد. تا پای به آن وادی نگذاری، به سوی دامنه ره نپیمایی، خارها به پا و تیغ‌ها به جان نخری، تا به خون دل شست و شو نکنی، چرک‌های وجودت را فرو نریزی، پلشتی‌های ذاتت را پاک نکنی، به ملکوت هنر دست نمی‌یابی و فقط در آن ملکوت است که می‌توانی نمایش‌نامه بنویسی. نامکشوفی به نام درام در آن ملکوت می‌خرامد. اگر به دنبال خلق درام هستی راهی آن ملک شو.

چشمه
9786002297259
۱۳۹۶
۱۳۰ صفحه
۹۶ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های محمود استادمحمد
دیوان تئاترال
دیوان تئاترال زمان وقوع اتفاق دیوان تئاترال از دوره خسرو پرویز است تا عصر گفتمان، و در این میان می‌خواهد بگوید فرهاد پیکرتراش، آن هنرمند کوه‌کن شده، هنرگز عاشق شیرین نبوده است.
کافه مک‌ادم آخرین بازی از مجموعه نمایش‌نامه‌های محمود استادمحمد (جلد دوم) نمایش‌نامه
کافه مک‌ادم آخرین بازی از مجموعه نمایش‌نامه‌های محمود استادمحمد (جلد دوم) نمایش‌نامه آن که در بطن و متن تئاتر چشم باز کرده عاشق تئاتر نیست، هستی‌اش به تئاتر مرتبط است، ماهی این دریاست؛ اگر دریایی وجود نداشته باشد، حتی اگر دریا به باریکه‌جویی فروریزنده در تالاب مبدل شده باشد. آن که تئاتر ایران را حق خودبینی‌های پست و خودخواهی‌های حقیر خود نمی‌پندارد، دستی گشاده در تاراج و حراج هستی تئاتر ندارد، خوب ...
مجموعه نمایش‌نامه‌های محمود استادمحمد
مجموعه نمایش‌نامه‌های محمود استادمحمد نمایش از یک غریزه نشئت می‌گیرد. غریزه نمایش یک غریزه عام است و تماشاگر و نمایشگر در این غریزه مشترک‌اند. ولی جدا از این غریزه عام، هر اثر نمایشی درست در همان لحظه‌ای که نطفه هستی‌اش شکل می‌گیرد صاحب غرایزی می‌شود که مجموع‌شان هستی آن نمایش را معنا می‌کند، که مجموع‌شان رمز و راز موجودیت آن نمایش را به جریان ...
آسید کاظم و تیغ و ترنا از مجموعه نمایش‌نامه‌های محمود استاد محمد (جلد اول) نمایش‌نامه
آسید کاظم و تیغ و ترنا از مجموعه نمایش‌نامه‌های محمود استاد محمد (جلد اول) نمایش‌نامه خورشید هنر درخشنده است اما دیدارش برای هر چشمی میسر نیست؛ هر کسی با هر چشمی، با هر دلی، با هر خوی و خصلتی نمی‌تواند آن جهان ناب را ببیند، تاب آورد و درکش کند. آن شعشعه روشن کننده دل، گرم کننده باطن، به هر کسی نمی‌تابد. تا پای به آن وادی نگذاری، به سوی دامنه ره نپیمایی، خارها به ...
آسید کاظم و 2 نمایش‌نامه دیگر
آسید کاظم و 2 نمایش‌نامه دیگر نمایشنامة «آسیدکاظم» برای اولین بار در دی‌ماه 1350 توسط گروه ”تئاتر دیگر“ و به کارگردانی «محمود استادمحمد» در خانة نمایش و سپس در سال 1351 در تالار بیست و پنج شهریور روی صحنه رفت و همان سال به وسیله انتشارات بابک و بعد از آن انتشارات گام منتشر شد. این کتاب، همان نسخة چاپ اول است که بدون هیچ‌گونه ...
مشاهده تمام رمان های محمود استادمحمد
مجموعه‌ها