رمان ایرانی

پیرمرد و شیطان

سینا بیشتر اوقات خود را در کتابخانه‌ها و کتاب‌فروشی‌ها سپری می‌نمود و حتی به بساط کهنه‌فروشان کنار خیابان هم سر می‌زد. او کتاب‌های بسیاری را مطالعه می‌کرد و با بعضی دست‌نوشته‌های قدیمی نیز آشنا بود. روزی در میان بساط کهنه‌فروشان، چند جلد کتاب قدیمی پیدا کرد که یکی از آن‌ها جلد چرمی و کهنه‌ای داشت. به خاطر علاقه‌ای که به این‌گونه کتاب‌ها داشت، همه آن‌ها را خریده و با خود به خانه برد. او با اشتیاق فراوان یک‌ یک صفحات آن‌ها را ورق زده و به مطالعه بعضی از قسمت‌ها مشغول شد. او از بعضی موضوعات و مطالبی که در آن‌ها نوشته شده بود، به شگفت می‌آمد. کتاب جلد چرمی که در ارتباط با ارواح و اسراری در مورد آن‌ها بود، بیش از بقیه کتاب‌ها او را به هیجان آورد...

9789645706942
۱۳۹۶
۱۰۴ صفحه
۸۴ مشاهده
۰ نقل قول