رمان خارجی - شرق دور

اعمال انسانی

(Human acts)

گوانگجو، کره جنوبی، 1980. در بحبوحه سرکوب خونین شورش دموکراتیک، پسربچه‌ای به دنبال جسد دوستش، روحی به دنبال بدن رها شده‌اش و کشوری ستم‌دیده به دنبال آزادی بیان است. «وجدان. وجدان، وحشتناک‌ترین چیز در دنیاست. روزی که من شانه به شانه صدها و هزاران غیرنظامی‌ام به لوله اسلحه سربازها خیره شدیم، روزی که بدن‌های دو نفری را که اول از همه قتل عام شدند، روی چرخ‌دستی گذاشتند و تا جلوی جمعیت بردند، من مات و مبهوت به دنبال کشف چیزی پنهان درون خودم بودم، به دنبال کشف غیاب ترس. یادم می‌آید حس می‌کردم که حالا وقت مردن است، حس کردم خون صدها و هزاران قلب، همگی در یک شاهرگ جریان پیدا کرده است، خون تازه و پاک... به باشکوهی قلبی واحد، و ضربان این خون را به تمام رگ‌ها و به خود من منتقل می‌کرد و با جرئت حس کردم که بخشی از آن هستم.»

علی قانع
چترنگ
9786008066576
۱۳۹۶
۲۰۸ صفحه
۱۵۶ مشاهده
۰ نقل قول
هان کانگ ۵ رمان 소설가 한강

Han Kang is the daughter of novelist Han Seung-won. She was born in Kwangju and at the age of 10, moved to Suyuri (which she speaks of affectionately in her work "Greek Lessons") in Seoul.

She studied Korean literature at Yonsei University. She began her writing career when one of her poems was featured in the winter issue of the quarterly Literature and Society. She made her official literary debut ...
دیگر رمان‌های هان کانگ
کتاب سپید
کتاب سپید سوگ مرگ خواهر تازه متولد شده با گذشت سال‌ها هنوز راوی را آزار می‌دهد. سفر نوزاد به این دنیا بیش از دو ساعت کوتاه به طول نینجامیده ولی راوی این زندگی را با نگاهی متفاوت شرح می‌دهد. او کلمات را مرهمی سپید بر این داغ کهنه می‌یابد. با لیستی از مفاهیم و اجسام سفیدی که در نهایت به نحوی به ...
گیاهخوار (رمان خارجی)
گیاهخوار (رمان خارجی) نوشته‌های هان کانگ شگفت‌انگیز و به یاد ماندنی است. مانند رشد و نمو دانه‌ای کوچک، روند ملایمی دارد. کالین وینت، نویسنده اقامت جنوب و گرگ رمانی نفس‌گیر و به غایت به یاد ماندنی. کلمات این کتاب مثل نور تلالو می‌بخشد. من تصویرسازی حسی کتاب را تحسین می‌کنم. جس ریچارد، برنده جایزه داستان‌های کوتاه کاستا برای اولین رمانش، طناب‌های مار شاعرانه ...
کتاب سفید
کتاب سفید و دائم از یاد می‌برد، که تن‌اش (که تن‌هایمان) خانه‌ای شنی‌ست؛ که خرد شده و هنوز هم در حال خرد شدن است؛ و لجوجانه از لای انگشت‌ها می‌لغزد.
زنی که درخت شد (گیاهخوار)
زنی که درخت شد (گیاهخوار) قبل از این که زنم گیاهخوار شود، به نظرم در هیچ زمینه‌ای قابل توجه نبود و کاملا معمولی بود. راستش را بگویم دفعه اولی که دیدیمش حتی به نظرم جذاب هم نبود؛ قد متوسط؛ موهای مصری، نه بلند و نه کوتاه؛ صورت یرقانی، رنگ پوست مریض‌ها؛ استخوان گونه کم و بیش بیرون‌زده؛ چهره زرد و مریض‌احوال و کم‌رویش هر چه ...
مشاهده تمام رمان های هان کانگ
مجموعه‌ها