رمان خارجی - فرانسه

فایل صوتی طاعون

(Peste)

در کتاب طاعون آلبر کامو تصور می‌کند که بیماری همه‌گیر طاعون شهر اران را در برگرفته است و از خلال دفتر خاطرات دکتر ریو یک نفر شاهد وقایع، خواننده را در جریان این واقعه می‌گذارد، از روزی که موش‌های حامل میکروب در همه گوشه و کنار شهر ظاهر می‌شوند تا زمانی که بیماری طاعون در این شهر که از سایر نقاط دنیا جدا شده و میلیون‌ها نفر سکنه‌ی خود را از دست داده است، پایان می‌یابد. و کسانی که جان به سلامت برده‌اند، زندگی عادی را از سر می‌گیرند. طاعون داستانی است در عین حال واقعی و افسانه‌ای، یا بهتر بگوییم سمبولیک، در این کتاب بیماری وحشتناک طاعون مظهر شر است، چه از لحاظ مادی و چه از لحاظ معنوی.

2500110106879
۱۳۹۵
۰ صفحه
۱۲۳۵ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
آلبر کامو
صفحه نویسنده آلبر کامو
۴۷ رمان آلبر کامو (به فرانسوی: Albert Camus) (زادهٔ ۷ نوامبر ۱۹۱۳ - درگذشتهٔ ۴ ژانویه ۱۹۶۰). نویسنده، فیلسوف و روزنامه‌نگار الجزایری-فرانسوی‌تبار بود. او یکی از فلاسفهٔ بزرگ قرن بیستم و از جمله نویسندگان مشهور و خالق کتاب بیگانه است. کامو در سال ۱۹۵۷ به خاطر «آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر می‌پردازد»[۴] برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد. آلبر کامو پس از رودیارد کیپلینگ جوان‌ترین برندهٔ جایزهٔ نوبل و همچنین نخستین نویسندهٔ زادهٔ قارهٔ آفریقا است ...
دیگر رمان‌های آلبر کامو
کالیگولا
کالیگولا دور و بر من هرچه هست دروغ است و من می‌خواهم که مردم با راستی زندگی کنند. وسیله‌اش را هم دارم تا آنها را وادارم که با راستی زندگی کنند، چون می‌دانم که آنها چه ندارند. آنها معرفت ندارند. معلمی می‌خواهند که بداند چه می‌گوید... در سرتاسر امپراتوری روم تنها کسی که آزاد است منم. بروید و به روم اعلام ...
سوء تفاهم
سوء تفاهم «میان تختخواب و کاه‌هایش یک تکه روزنامه کهنه‌ای را یافتم که به پارچه‌ای چسبیده بود. رنگ آن زرد و شفاف شده بود. واقعه سرگرم‌کننده‌ای را بیان می‌کرد که اولش افتاده بود، ولی می‌بایست در چکسلواکی اتفاق افتاده باشد. مردی برای ثروتمند شدن، از یک دهکده کوچک راه افتاده بود. بعد از بیست و پنج سال؛ در حالی که متمول شده ...
تبعید و سلطنت
تبعید و سلطنت مرد خندید نمتو گفت : آها 000 فهمیدم پس اونجا همه اربابند. نه این جور که نه اون جا نه کسی اربابه نه رعیت. مرد لحظه‌ای اندیشید و این گونه نتیجه گیری کرد: یعنی نه کسی کار میکنه و نه کس رنج می‌کشه. درسته؟ نه میلیون‌ها نفر کار می‌کنند و رنج می‌کشند. خوب 000 این‌ها رعیتند دیگه. از این لحاظ درسته یک عده رعیت ...
سقوط
سقوط روی پل، از پشت سر قامتی گذشتم که روی جان‌پناه خم شده بود و به نظر می‌رسید دارد گذر آب را تماشا می‌کند. نزدیک‌تر که شدم، هیکل ترکه و باریک زن جوانی را دیدم که لباس سیاه پوشیده بود. میان موهای تیره و یقه بالاپوشش، فقط پس گردن شاداب و خیسش که من نسبت به آن حساس بودم، دیده می‌شد. ...
راستان
راستان آننکوف: سراسر روسیه خبر خواهد شد که، برای تسریع آزادی مردم روسیه، دوک اعظم سرژ با بمب گروه ضربت حزب سوسیالیست انقلابی اعدام شده است. دربار سلطنتی هم خواهد فهمید تا زمانی که زمین به دهقانان بازگردانده نشده ما مصمم به اجرای ترور هستیم. بله، همه چیز آماده است! لحظه موعود نزدیک می‌شود. استپان: من چه باید بکنم؟
مشاهده تمام رمان های آلبر کامو
مجموعه‌ها