طنز

بازار وطن‌فروش‌ها

مدتی بود تصمیم داشتم با یکی از برادران تند رو گپ و گفت‌وگویی داشته باشم. که امروز به طور اتفاقی در خیابان با یه تندرو برخورد کردم، یعنی اون با من برخورد کرد، چون خیلی تند می‌رفت و با همه برخورد می‌کرد، حسابی مردم رو به زحمت انداخته بود، مارپیچ می‌رفت و به همه تنه می‌زد، چون تابستونه کت نپوشیده بود، خیلی عرق کرده بود، پیرهنشو انداخته بود روی شلوار، ته محاسن هم داشت، عینک هم زده بود.

9786000422851
۱۳۹۴
۲۱۶ صفحه
۵۸ مشاهده
۰ نقل قول