مجموعه داستان ایرانی

قصه‌های مجید

-

9786226119184
۰ صفحه
۱۵۰ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
هوشنگ مرادی کرمانی
صفحه نویسنده هوشنگ مرادی کرمانی
۲۱ رمان هوشنگ مرادی کرمانی در سال 1323 در روستای سیرچ از توابع بخش شهداد استان کرمان متولد شد. تا کلاس پنجم ابتدایی در آن روستا درس خواند و همراه پدربزرگ و مادربزرگش زندگی کرد. مادرش از دنیا رفته بود و پدرش دچار نوعی ناراحتی روانی-عصبی شده بود و قادر به مراقبت از فرزندش نبود. از همان سنین کودکی به خواندن علاقه خاص داشت و عموی جوانش که معلم روستا بود در این علاقه بی‌تاثیر نبود. پس از تحصیلات ابتدایی به کرمان ...
دیگر رمان‌های هوشنگ مرادی کرمانی
مربای شیرین
مربای شیرین خانم، اجازه! ا.. این... شیشه مربا، درش وا نمی‌شود. خانم اول خیال کرد که پسرک لوس و بی‌‌ادبی است که آمده مثلا بامزگی کند، وقتی دید که آدم بامزه این‌جوری نمی‌ترسد و نمی‌لرزد و توی دستش هم شیشه مربایی است، بلند شد و شیشه را از جلال گرفت. خوب در شیشه را نگاه کرد. به‌اش ور رفت. دید باز نمی‌شود. ...
لبخند انار
لبخند انار لبخند انار مجموعه داستان طنزی است که حاصل کار نویسنده طناز و مشهور ایرانی هوشنگ مرادی کرمانی است. از کارهای مشهور این نویسنده می‌توان به قصه‌های مجید اشاره کرد که دوران نوجوانی را به سبک زیبا و جانداری به ثبت رسانده است. لبخند انار مجموعه داستانی است ناپیوسته، که اکثرا به صورت جداگانه نوشته شده‌است و از نثر قوی‌ای برخوردار ...
خمره
خمره بچه‌ها دور خمره جمع شده بودند. هر کدام حرفی می‌‌پراند: ـ از بس این بیچاره را اذیت کردند، دلش از غصه ترکید. ـ شب تنها بوده، گرگ آمده سراغش، از ترس زهره ترک شده. ـ نه بابا، از بس آب خورده، ترکیده...
شما که غریبه نیستید
شما که غریبه نیستید مار آرام آرام روی تیره پشتم می‌خزد و بالا می‌آید. هیچ کاری نمی‌توانم بکنم. هیچ کاری نمی‌کنم. تسلیمم. مار روی شانه‌هام می‌خزد. آهسته آهسته، یواش یواش، تن لیزش را بالا می‌کشد. سر مثلثی‌اش را روی مهره گردنم می‌گذارد. یکهو داد می‌کشم. داد می‌کشم. کسی تکانم می‌دهد. چشم باز می‌کنم. ده‌ها چشم می‌بینم. چشم‌ها و صورت‌های کوچک و لاغر.
مشاهده تمام رمان های هوشنگ مرادی کرمانی
مجموعه‌ها