با آوازی یکدست
یکدست
دنباله چوبین بار
در قفایاش
خطی سنگین و مرتعش
بر خاک میکشید
«تاج خاری بر سرش بگذارید!»
و آواز دراز دنباله بار
در هذیان دردش
یکدست
رشتهای آتشین
میرشت
۲۲ رمان
از ویکی پدیای فارسی احمد شاملو، الف. بامداد یا الف. صبح (۲۱ آذر ۱۳۰۴ - ۲ مرداد ۱۳۷۹)، شاعر، نویسنده، روزنامهنگار، پژوهشگر، مترجم، فرهنگنویس ایرانی و از بنیانگذاران و دبیران کانون نویسندگان ایران در پیش و پس از انقلاب بود. شاملو تحصیلات کلاسیک نامرتبی داشت؛ زیرا پدرش افسر ارتش بود و پیوسته از این شهر به آن شهر اعزام میشد و از همین روی، خانواده اش هرگز نتوانستند برای مدتی طولانی جایی ماندگار شوند. زندانی شدنش در سال ۱۳۲۲ ...
گزینه اشعار احمد شاملو
و بدین نمط
شب را غایتی نیست
نهایتی نیست،
و بدین نمط
ستم را
واگویندهتر از شب
آیتی نیست.
ابراهیم در آتش
آنچه به دید میآید
و آنچه به دیده میگذرد
آنجا که سپاهیان
مشق قتال میکنند
گستره چمنی میتواند باشد
و کودکان
رنگینکمانی
رقصنده و
پر فریاد
مرثیههای خاک و شکفتن در مه
احمد شاملو علاوه بر شعر و روزنامهنگاری به قصهنویسی و نوشتن فیلمنامه نیز میپرداخت. او باورها، دردها، دیدهها و شنیدهها را در غالب کلمات به شیوایی بیان کرده است. زیبایی و شیوایی و سادگی اشعار احمد شاملو تحسین برانگیز است و آدمی را متحیر میکند. این کتاب یکی از زیباترین آثار احمد شاملو میباشد.
میراث
وقتی با سر و روی تر از حیاط برگشتم و پشت به پنجره جلو آینه نشستم، رو تیغه بالای دیوار حیاط که از پنجره تو آینه دیده میشد چشمم به گربه خاکستری دراز و لاغری افتاد که انگار از تو آینه مواظب رفت و آمد من بود، و دیدم که رک و پوست کنده، با کله نسبتا بزرگش بهام اشارههایی ...
بارون
بارون میاد جرجر.
رو خونههای بی در.
4 تا مرد بیدار.
نشسته کنج دیفار.
دیفار کندهکاری.
نه فرش و نه بخاری.