خاموش شدیم و ماری همانطور میخندید. زن چاق و چله به طرف همسایه من فریاد میکشید که بیشک شوهرش بود و مرد چهارشانهای بود و موهایش بور و نگاهش پاک و بیآلایش بود. صحبتشان دنباله مکالمهای بود که مدتی قبل شروع کرده بودند.
۴۷ رمان
آلبر کامو (به فرانسوی: Albert Camus) (زادهٔ ۷ نوامبر ۱۹۱۳ - درگذشتهٔ ۴ ژانویه ۱۹۶۰). نویسنده، فیلسوف و روزنامهنگار الجزایری-فرانسویتبار بود. او یکی از فلاسفهٔ بزرگ قرن بیستم و از جمله نویسندگان مشهور و خالق کتاب بیگانه است.
کامو در سال ۱۹۵۷ به خاطر «آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر میپردازد»[۴] برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد. آلبر کامو پس از رودیارد کیپلینگ جوانترین برندهٔ جایزهٔ نوبل و همچنین نخستین نویسندهٔ زادهٔ قارهٔ آفریقا است ...
راستان
آننکوف: سراسر روسیه خبر خواهد شد که، برای تسریع آزادی مردم روسیه، دوک اعظم سرژ با بمب گروه ضربت حزب سوسیالیست انقلابی اعدام شده است. دربار سلطنتی هم خواهد فهمید تا زمانی که زمین به دهقانان بازگردانده نشده ما مصمم به اجرای ترور هستیم. بله، همه چیز آماده است! لحظه موعود نزدیک میشود.
استپان: من چه باید بکنم؟
کالیگولا
شگفتآور است که امپراتوری رم با آن همه عظمت، با آن همه فرهنگ و تمدن، با بنیاد نهادن حکومت دمکراسی جهان، بارها خود را دست و پا بسته در اختیار خونخواران وحشی و دیوانهای مانند نرون، کالیگولا - جوانی روانپریش، خودستا، بیرحم و آدمکش ـ و غیره گذاشته است. ولی کامو در این نمایشنامه و با برگزیدن صحنههایی چند از ...
صالحان
آننکوف: بسه دیگه! دیوونه شدهید؟ حواستون هست کی هستیم؟ ماها برادریم، برادرهایی که دست به دست هم دادن تا مستبدها و جلادها رو از پا در بیارن تا این کشور رو آزاد کنن! دست در دست هم میکشیمشون و هیچچیزی نباید بینمون جدایی بندازه. بیا استپان، باید علامتهای رمزمون رو مشخص کنیم.
رکوییم برای 1 راهبه
خوشبخت مردن
خوشبخت مردن، تنها اثر آلبر کامو است که بعد از مرگش منتشر شد. این کتاب، پیشزمینهای برای نوشتن بیگانه بوده است. کامو این اثر را در جوانی نوشت و بیشترین خاطرات خود را از سفرش به منطقه بلکو، اروپای مرکزی، به ویژه ایتالیا به تصویر کشید.