رمان خارجی - فرانسه

سوءتفاهم و بیگانه (چرم) نمایش‌نامه و رمان

خاموش شدیم و ماری همان‌طور می‌خندید. زن چاق و چله به طرف همسایه من فریاد می‌کشید که بی‌شک شوهرش بود و مرد چهارشانه‌ای بود و موهایش بور و نگاهش پاک و بی‌آلایش بود. صحبتشان دنباله مکالمه‌ای بود که مدتی قبل شروع کرده بودند.

پارمیس
9786008708377
۲۶۲ صفحه
۱۴۳ مشاهده
۰ نقل قول
آلبر کامو
صفحه نویسنده آلبر کامو
۴۷ رمان آلبر کامو (به فرانسوی: Albert Camus) (زادهٔ ۷ نوامبر ۱۹۱۳ - درگذشتهٔ ۴ ژانویه ۱۹۶۰). نویسنده، فیلسوف و روزنامه‌نگار الجزایری-فرانسوی‌تبار بود. او یکی از فلاسفهٔ بزرگ قرن بیستم و از جمله نویسندگان مشهور و خالق کتاب بیگانه است. کامو در سال ۱۹۵۷ به خاطر «آثار مهم ادبی که به روشنی به مشکلات وجدان بشری در عصر حاضر می‌پردازد»[۴] برندهٔ جایزهٔ نوبل ادبیات شد. آلبر کامو پس از رودیارد کیپلینگ جوان‌ترین برندهٔ جایزهٔ نوبل و همچنین نخستین نویسندهٔ زادهٔ قارهٔ آفریقا است ...
دیگر رمان‌های آلبر کامو
سقوط
سقوط بین خودمان بماند، بنابراین بردگی، آن هم ترجیحا با لبخند، اجتناب‌ناپذیر است. اما نباید به آن اعتراف کنیم. کسی که نمی‌تواند از داشتن برده خودداری کند، آیا بهتر نیست که آن‌ها را مردان آزاد بنامد؟ اول برای رعایت اصول اخلاقی و سپس برای اینکه برده‌ها نومید نشوند. واقعا ما این غرامت را به آن ها بدهکاریم، مگر نه؟بدین‌ ترتیب، آن‌ها ...
سوء تفاهم
سوء تفاهم «میان تختخواب و کاه‌هایش یک تکه روزنامه کهنه‌ای را یافتم که به پارچه‌ای چسبیده بود. رنگ آن زرد و شفاف شده بود. واقعه سرگرم‌کننده‌ای را بیان می‌کرد که اولش افتاده بود، ولی می‌بایست در چکسلواکی اتفاق افتاده باشد. مردی برای ثروتمند شدن، از یک دهکده کوچک راه افتاده بود. بعد از بیست و پنج سال؛ در حالی که متمول شده ...
تابستان
تابستان کتاب «تابستان» مجموعه هشت مقاله است که آلبر کامو آن‌ها را در فاصله زمانی سال‌های 1939 تا 1953 نوشته و برای نخستین بار در سال 1954 به صورت یک مجموعه منتشر می‌کند. الجزیره برای کامو همواره شهر تابستان‌ها بوده و آفتاب این شهر به گونه‌ای تنگاتنگ با کودکی و جوانی وی عجین شده است. کامو در لحظاتی نادر در اوج یک ...
دور از دیار و قلمرو
دور از دیار و قلمرو در ظلمت خشک و سرد شبانه، هزاران ستاره نمایان شدند و درخشش یخ‌زده‌شان بی‌‌درنگ از هم جدا شده و شروع کردند به طرز نامحسوسی لعزیدن به سوی افق. «ژانین» نمی‌توانست از تماشای این آتش‌های سرگردان چشم بردارد. همراه با آن‌ها می‌چرخید و همان چرخش بی‌حرکت، رفته ‌رفته او را با ژرف‌ترین نقطه ذاتش که اکنون سرما و هوس در آن در ...
کالیگولا
کالیگولا شگفت‌آور است که امپراتوری رم با آن همه عظمت، با آن همه فرهنگ و تمدن، با بنیاد نهادن حکومت دمکراسی جهان، بارها خود را دست و پا بسته در اختیار خونخواران وحشی و دیوانه‌ای مانند نرون، کالیگولا - جوانی روان‌پریش، خودستا، بی‌رحم و آدمکش ـ و غیره گذاشته است. ولی کامو در این نمایشنامه و با برگزیدن صحنه‌هایی چند از ...
مشاهده تمام رمان های آلبر کامو
مجموعه‌ها