خرمگس و زن ستیز (مجموعه داستانهای طنز)
ببینم این جمله سارتر را شنیدهاید؟
چیزی که میخوری تبدیل به نجاست میشود
اما چیزی که میخوانی و دربارهاش فکر میکنی میتواند به راحتی تبدیل به یک گل سرخ شود. حتم دارم که منظور سارتر از چیز دومئ مجموعه قصههای کوتاه طنز درجه یکی مثل همین کتابی است که در دست دارید.
بعضی زنها
آرچي مكلاورتي صدايي براي آواز داشت كه هركس يكبار ميشنيد هرگز فراموش نميكرد. صدايي صاف و محكم. كلمهها را نيمي فرياد و نيمي آواز ادا ميكرد. آواز محزون و يكنواخت و بيپيرايهاش، چيزهايي را بيان ميكرد نگفتني، واضح و شمرده. از رز هم با آواز خواستگاري كرد، برايش خواند: «هرگز زن يك جوان بي خاصيت نشو.»...
صدایی از دیوار
بچه که مرد، مادرم خرد شد، نه یک دفعه، بلکه تکه به تکه، مثل بشقابهایی که یکی پس از دیگری از قفسه سقوط میکنند و خرد میشوند. هرگز نفهمیدم چه موقع اتفاق میافتد، به این ترتیب تمام مدت، در حالت انتظار، عصبی و بیقرار بودم.
پدرم به شیوه متفاوتی خرد میشد. او سعی میکرد اوضاع را رو به راه کند. ...
داستانهای کوتاه (از نویسندگان بزرگ جهان) مجموعه داستان
مادری با پسر کوچک خود در آستانه در خانهشان نشسته بودند و درباره صورت سنگی بزرگ صحبت میکردند، آن صورت سنگی بزرگ چه بود؟
مادر گفت: در این وادی روایتی است که میگوید یک مرد بزرگ درست با همین صورت ظهور خواهد کرد. آنها میگویند روزی روزگاری فرزندی در این وادی به دنیا خواهد آمد که بزرگترین و شریفترین مرد ...
پرده نقرهای (گزیده بهترین داستانهای کوتاه 3 دهه)
از سال 1915 همه ساله مجموعهای بهگزین شده از داستانهایی که در نشریات تخصصی ادبی و حتی عمومی به چاپ میرسد، پس از طی مراحل خاصی از داوری تحت عنوان بهترین داستان های کوتاه آمریکایی انتخاب و منتشر میشود. مجموعهای که پیش روی شماست از میان داستانهای سه دههی گذشته انتخاب شده. داستانهایی که هر کدام حال و هوایی خاص ...