بیوگرافی

روایت بازگشت (پدران پسران و سرزمینی که آن‌ها را از هم جدا می‌کرد)

(The return)

در سرزمینی که پدران را از پسران جدا می‌کند، مسافران بسیاری راه گم کرده‌اند. گم شدن در اینجا خیلی آسان است. تلماخوس، ادگار، هملت و بی‌شمار پسران دیگر، که سرنوشت اندوه‌بارشان در ساعت‌های خاموش از پیش چشم ما می‌گذرد، در فاصله نامعلوم میان گذشته و حال چنان تا دوردست‌ها بادبان کشیده‌اند که گویی دستخوش امواج شده‌اند. آن‌ها نیز، همچون همه مردان، از پشت مرد دیگری قدم به این جهان نهاده‌اند، از پشت یک حامی، یک پدر، که دروازه را می‌گشاید و، اگر بخت یارشان باشد، این کار را با مهربانی انجام می‌دهد، شاید با لبخندی دلگرم‌کننده و گذاشتن دستی به تشویق بر شانه. و آن پدرها، که خود نیز زمانی پسر بوده‌اند، حتما می‌دانسته‌اند که حضور شبح‌گون دستشان سالیان سال، تا ابد، باقی خواهد ماند. مرد بودن یعنی حلقه‌ای از این زنجیره حق‌شناسی و به یاد آوردن باشی، زنجیره مقصر دانستن و فراموش کردن، تسلیم شدن و شوریدن، تا آن که نگاه پشر چنان زخم خورده و تلخ شود که، وقتی به عقب می‌نگرد، جز سیاهی چیزی نبیند. هر روز که می‌گذرد، پدر در شب خویش دورتر می‌شود، بیشتر در ژرفای مه فرو می‌رود، و آثاری از خود به جا می‌گذارد، به همراه این واقعیت جاودان و در عین حال روشن که هر چه تلاش کنیم، هرگز نمی‌توانیم پدرانمان را به تمامی بشناسیم؛ واقعیتی که هم ترسناک است هم نجات‌بخش، چون اگر پسر نیز ناگزیر از فراموش کردن نباشد، چگونه باید به زندگی ادامه دهد؟ روایت بازگشت را نمی‌توان تنها زندگی‌نامه به شمار آورد؛ این کتاب به مراتب از خاطره‌نویسی فراتر است: حکایت تبعید است و تسلی یافتن در هنر، تحلیل استبداد است، تاریخچه خانوادگی است، تصویر کشوری است که با انقلاب دست و پنجه نرم می‌کند، و یک سوگواری پرشور است. سفر به لیبی، پس از 33 سال زندگی در تبعید، انگیزه هشام مطر برای نوشتن روایت بازگشت شد. بازگشت به سرزمین نیاکان، بازیافتن رابطه‌های قدیمی و بنا کردن رابطه‌های جدید، در خلال جستجوی پدری که ناپدید شده. جاب‌الله مطر، پدر هشام، را زمانی ربودند که او نوزده سال داشت و در انگلستان تحصیل می‌کرد. جاب‌الله از مهم‌ترین مخالفان قذافی در تبعید بود. هشام مطر دیگر هرگز پدرش را ندید، ولی امید به زنده بودن او را هرگز از دست نداد.

مژده دقیقی
نیلوفر
9789644487859
۲۵۶ صفحه
۱۴۲ مشاهده
۰ نقل قول
هشام مطر ۳ رمان Hisham Matar was born in New York City. He spent his childhood in America with his Libyan parents while his father was working for the Libyan delegation to the United Nations. When he was three years old, his family went back to Tripoli, Libya, where he spent his early childhood. Due to political persecutions by the Gaddafi regime, in 1979 his father was accused of being a reactionary to the Libyan revolutionary regime and was forced to flee the country ...
دیگر رمان‌های هشام مطر
بازگشت (پدران پسران و سرزمین مابینشان)
بازگشت (پدران پسران و سرزمین مابینشان) کتاب بازگشت، از سویی یک داستان معمایی مهیج است درباره نویسنده‌ای که می‌خواهد از سرنوشت پدرش که سال‌هاست اسیر چنگال حکومت ظالمانه و دیکتاتوری معمر قذافی‌ست، سر در بیاورد. از سوی دیگر، تلاش پسری است برای روبرو شدن با روح پدری که با غیابش، در نیم بیشتر عمر او حضور داشته است...
در کشور مردان
در کشور مردان سلیمان نه ساله تازه در حال بیداری نسبت به دنیای وسیع‌تری از بازی در پیاده‌رو داغ بیرون خانه خود و دور از آغوش پر مهر پدر و مادر است. در غیاب پدر که در پی کار تجاری می‌رود، او مرد خانه است اما چندی بعد پدرش را در میدان بازاری می‌بیند که عینک دودی به چشم دارد و دستپاچه به ...
مشاهده تمام رمان های هشام مطر
مجموعه‌ها