رمان ایرانی

چرت و پرت

چرت و پرت، سومین کتاب از سه‌گانه‌ی هردمبیل است. ماجرای علاقه‌ی معیری پیر به دختر جوانی به نام صدف. این کتاب ادامه‌ی ماجرای خانواده‌ی معیری است که وصفش در کتاب‌های دری‌وری و پرت و پلا آمده است. ”.... من مفتش هستم.“ تحکمی در ادای این جملات مستتر بود که همه را چند لحظه‌ای میخ‌کوب کرد. همه را به جز کاووس البته. ”دروغ می‌گه بابا، دروغ می‌گه. چرت و پرت می‌گه. به من گفت بزاره حالا به تو می‌گه مفتشه. لابد اگه عمو سهراب ازش می‌پرسید می‌گفت دانش‌مند، یا به عمو رستم می‌گفت مزون عروس سر کوچه مال اینه!“ سهراب تنها کسی بود که تشخیص داد احتمالا مفتش نام خانوادگی آن فرد نیست و شغل او به حساب مب‌آید.

چشمه
9786220101185
۸۸ صفحه
۷۴ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های ابراهیم رها
گیج (کمدی سینمایی) فیلم‌نامه طنز
گیج (کمدی سینمایی) فیلم‌نامه طنز کمدی سینمایی 3 جلد کتاب خنده‌آور است! هم به کمدی مربوط است هم به سینما. یعنی هم یک نیشگون از کمدی الهی دانته گرفته. هم چون اسمش گیج، بد، زشت است، یک سوزن هم به خوب، بد، زشت زده! اگر می‌گویند اکازیون یا چند منظوره همین کتاب را می‌گویند.
زشت (کمدی سینمایی) فیلم‌نامه طنز
زشت (کمدی سینمایی) فیلم‌نامه طنز کمدی سینمایی 3 جلد کتاب خنده‌آور است! هم به کمدی مربوط است هم به سینما. یعنی هم یک نیشگون از کمدی الهی دانته گرفته. هم چون اسمش گیج، بد، زشت است، یک سوزن هم به خوب، بد، زشت زده! اگر می‌گویند اکازیون یا چند منظوره همین کتاب را می‌گویند.
قصه‌های 1001 نصفه شب 1
قصه‌های 1001 نصفه شب 1 قصه‌های هزار و یک نصف شب، خنده‌دارترین مجموعه داستان تاریخ بشریت و حومه است. یا لااقل خنده‌دارترین مجموعه داستان حال حاضر جهان یا حداقل ایران و یا احتمالا تهران شاید هم خنده‌دارترین مجموعه داستانی است که در این کتابفروشی موجود است! شاید هم نباشد. تنها راه برون رفت از جهل و گمراهی و یافتن پاسخ این سوال حیاتی این است ...
دری‌وری
دری‌وری با صدای: محمد عمرانی. رمان «دری‌وری» تجربه‌ای است جدید در فضای داستانی معاصر، با روایتی رئالیستی و پرضرب‌آهنگ که داستان مرگ پیرمردی نود و چند ساله و رویکردهای اطرافیانش را با زبانی طنز و لحنی بامزه روایت می‌کند. «آقای معیری آدم محترم و البته پیری بود. به شدت پیر! از آن دسته آدم‌هایی بود که انگار زندگی مدت‌هاست با ...
شب‌نشینی در جهنم
شب‌نشینی در جهنم آهسته آهسته از پله‌ها رفت بالا در را باز کرد. می‌دانست که او تنهاست تنهای تنها اما نه با صحنه‌ای روبه‌رو شد که برایش غیرقابل تصور بود. حیرت‌زده بر جای ایستاد. آن دو هم در همان حالت خشکشان زد. خواست فریاد بکشد: خجالت بکشید! خواست بگوید: واقعا که خواست... اما به جای این حرف‌ها گفت: شب‌نشینی در جهنم رو خوندین؟ بعد همه با هم رفتند کتابفروشی! راستی ...
مشاهده تمام رمان های ابراهیم رها
مجموعه‌ها