بیوگرافی

یادت باشد (شهید مدافع حرم حمید سیاهکلی مرادی به روایت همسر شهید)

برایش صبحانه آماده کردم، برگشت رو به من گفت: "آخرین صبحانه را با من نمی‌خوری؟!"، خیلی دلم گرفت، گفتم: "چرا این‌طور میگی، مگه اولین باره میری ماموریت؟!". موقع رفتن به من گفت: "فرزانه سوریه که میرم بهت زنگ بزنم، بقیه هم هستن، چطوری بگم دوستت دارم؟ بقیه که می‌شنون من از خجالت آب میشم بگم دوستت دارم"، به حمید گفتم: "پشت گوشی بگو یادت باشه! من منظورت رو می‌فهمم"، قرار گذاشتیم به جای دوستت دارم پشت گوشی بگوید یادت باشه! خوشش آمده بود، پله‌ها را می‌رفت پایین بلند بلند می‌گفت: "فرزانه یادت باشه!"، من هم لبخند می‌زدم می‌گفتم: "یادم هست!".

9786008857440
۳۳۸ صفحه
۲۹ مشاهده
۰ نقل قول