ادبیات نوجوان

روزی که یاد گرفتم عنکبوت‌ها را اهلی کنم

(Der tag)

ما مثل هم نیستیم اما با هم دوستیم رفیق شدن با کسی مثل راینر هم خوب است و هم بد. از طرفی بدون آنکه مسخره‌ای کند به حرف‌هایت گوش می‌دهد و تو می‌توانی با خیال راحت از ترس‌هایت برایش حرف بزنی. از طرفی دیگر، هیچ‌کس راینر را دوست ندارد، نه بزرگ‌ترها و نه بچه‌ها. باید هر چه سریع‌تر تصیمیت را بگیری...

افق
9786003533776
۱۲۰ صفحه
۴۹ مشاهده
۰ نقل قول
صفحه نویسنده یوتا ریشتر
۲ رمان Jutta Richter (born September 30, 1955 in Burgsteinfurt, Westfalen, Germany) is a German author of children's and youth literature.

Richter spent her youth in the Ruhr and Sauerland and at the age of 15 she spent a year in Detroit (USA). There she wrote her first book, so as not to forget her native language, and published the book whilst still a schoolgirl.

After studying Theology, German, and Communication in Münster, she has worked since 1978 as a ...
دیگر رمان‌های یوتا ریشتر
تابستان اردک‌ماهی
تابستان اردک‌ماهی یادتان نرود! همه برای یک نفر، یک نفر برای همه! تابستان امسال مثل هیچ تابستان دیگری نیست. پشت کرکره‌های پایین کشیده، گیزلا، مادر دانیل و لوکاس، در بستر بیماری افتاده و نفسش بالا نمی‌آید. دانیل فکر می‌کند اگر اردک‌ماهی را صید کند، دوباره حال مادرش خوب می‌شود اما دوستش آنا می‌داند که چنین چیزی دروغ است و دلش می‌خواهد جلوی حرکت ...
مشاهده تمام رمان های یوتا ریشتر
مجموعه‌ها