مجموعه داستان ایرانی

پاییز 32

چیزی نگفتم و رفتم. می‌دانستم به من احتیاج دارند. حزب ما کسی را مثل من نداشت. شاخه‌های زیردستم مثل ساعت کار می‌کرد. بهتر از توده‌ای‌ها. بهتر از آن روزبه که برای همه قهرمان شده بود. گیریم او کتاب نوشته بود من نه؛ عوضش در شطرنج از او سر بودم....

چشمه
9786002299031
۱۷۶ صفحه
۳۵ مشاهده
۰ نقل قول
دیگر رمان‌های رضا جولایی
شب ظلمانی یلدا
شب ظلمانی یلدا رضا جولایی نویسنده‌ نام ‌آشنا و صاحب‌ سبکِ روزگارِ ماست. رمان‌ها و داستان‌های او در بیش از سی سال از کارِ نویسند‌گی‌اش بیانگر نگاه خاص و منحصر به‌ فردش به تاریخ و روایت در ادبیات ایران بوده است. رمانِ شب ظلمانی یلدا یکی از همین رمان‌هاست که برای نخستین‌بار سالِ 1372 منتشر شد. رمانی که نشرچشمه بعدِ تجدیدچاپِ اثرِ درخشانِ ...
سوء قصد به ذات همایونی
سوء قصد به ذات همایونی دستی را روی پیشانی خود احساس کرد. خنکی آن دلچسب بود. از ورای تاریکی آن راهروهای پیچاپیچ بازگشت. حالا در حیاط بود و نور مایل خورشید پاییزی همه چیز را درخشان کرده بود... در این دهلیزها چرخیده بود، اما می‌ترسید تا انتهایش رود. نمی‌دانست چه چیز در انتظار اوست. سیاهی بود، ظلمات قیرگونه و چیزی که نمی‌خواست نامش را بر ...
نسترن‌های صورتی
نسترن‌های صورتی بیشتر داستان‌های این کتاب، همچون دیگر آثار نویسنده آن، حال و هوایی «قاجاری» دارند و فضای آن دوران را بازسازی می‌کنند، اما چون ژرف‌تر نگریسته شود تصویری از حیات فردی و مناسبات اجتماعی آدم‌ها به چشم می‌خورد که منحصر به این دوران نیست. قصه‌ها گر چه در ظاهر از سیاست و تاریخ متاثرند، در تمهیدی هستند برای مطرح کردن دغدغه‌های ...
باران‌های سبز
باران‌های سبز بند چکمه‌هایش را جا به جا کرد. به اطراف نگاهی انداخت و گفت: «سه سال... سه سال. شاید هم سی سال یا سی قرن.» پیرمرد پرسید: چه می‌خواهی؟» «کمی نان.» و با خود گفت، کمی آرامش. هر جا بتوانم خستگی در می‌کنم هر جا بگذارند می‌میرم. پیرمرد در کلبه را بست. با خود گفت، شاید روی همین زمین. همین‌جا که ...
مشاهده تمام رمان های رضا جولایی
مجموعه‌ها