رمان خارجی - روسیه

پترزبورگ

هر نوع هشیاری دیگرش بعد از انگیخته شدن، به نقطه ریاضی موهومی بدل می‌شد؛ و ”آن چیز“، وقت روز، ظاهرا، در حد بخش کوچکی از نقطه ریاضی فشرده می‌شد؛ اما نقطه که بخش‌پذیر نیست. پس شاید ”آن چیز“ هم وجود خارجی نداشت. حالا هشیاری‌اش از نبود حافظه‌اش و عملی که باید انجام می‌داد خبر می‌داد که برای به تعویق انداختنش هم فرصتی نداشت، اما هشیاری‌اش به کدام عمل و چه چیزی اشاره داشت؟ به دکان ابزارفروشی...

مروارید
9789641916093
۶۵۲ صفحه
۴۷ مشاهده
۰ نقل قول