مکبث شگفتزده میشود. وقتی سه جادوگر پیشگویی میکند که پادشاه بعدی اسکاتلند خواهد بود. لیدی مکبث نمیتواند صبر کند! بدون در نظر گرفتن پیامدهای غمانگیز، امور را به دست خونین خویش میگیرد.
۵۴ رمان
William Shakespeare (baptised 26 April 1564) was an English poet and playwright, widely regarded as the greatest writer in the English language and the world's pre-eminent dramatist. He is often called England's national poet and the "Bard of Avon" (or simply "The Bard"). His surviving works consist of 38 plays, 154 sonnets, two long narrative poems, and several other poems. His plays have been translated into every major living language, and are performed more often than those of any other ...
اتللو
آه، ای روح من، فتنه اینجا خفته است، همه را او موجب شده. و شما، ای ستارگان آرزمگین، مپسندید که با شما بگویم چه کرده است! همه را او سبب شده. اما خونش را نخواهم ریخت، و این پوست سفیدتر از برف را، که همچون مرمری که بر گورها مینهند صاف است، زخمدار نخواهم کرد. با این همه، باید بمیرد. ...
داستان شورانگیز بازرگان وندیکی
آنتونیو: او را به خودش واگذار، بیش از این به التماسهای بیهوده پی او نمیروم. او با جان من کار دارد، جهت آن را خوب میدانم. بارها کسانی را که او دنبال کرده بود و به فغان نزد من آمدهاند خلاص کردهام ، بنابراین کینه مرا در دل گرفته.
سالانیو: یقین دارم دوک اخذ این جریمه را روا نخواهد دانست.
کوریولانوس
نمایشنامه کوریولانوس مربوط به دوره قدیم روم، یعنی هنگامی است که آن کشور هنوز به صورت امپراتوری در نیامده و همسایگانش دایما با آن در نبرد هستند. در این داستان شخصیت مارتیوس، سردار رومی، که بعدا به مناسبت فتح شهر کوریولی متعلق به طوایف ولس لقب کوریولانوس را میگیرد، شالوده اصلی نمایشنامه را تشکیل میدهد.
لیر شاه
به عقیدة بسیاری از ناقدان سخن، گذشته از هملت، لیر شاه از نظر ادبی بر دیگر نمایشنامههای شکسپیر برتری دارد. شکسپیر این اثر را در دوران اوج نبوغ خود نوشته است. گویا آن را از داستانهای کهن قوم سلت گرفته و با استادی و چیرهدستی تمام، با داستان دیگری بههم آمیخته و بدین گونه اثری بدیع پدیدآورده است.
لیر شاه، پادشاه ...
تراژدی کوریولانوس
بانوان، بر زمین بیفتید، مگر کوریولانوس را با زانوانمان شرمسار کنیم؛ لقبش بیشتر درخور نخوت و استیلاست تا رافت و مدارا. بیایید بر خاک بیفتیم که گفتنیها همه گفته شد.