مکبث شگفتزده میشود. وقتی سه جادوگر پیشگویی میکند که پادشاه بعدی اسکاتلند خواهد بود. لیدی مکبث نمیتواند صبر کند! بدون در نظر گرفتن پیامدهای غمانگیز، امور را به دست خونین خویش میگیرد.
۵۴ رمان
William Shakespeare (baptised 26 April 1564) was an English poet and playwright, widely regarded as the greatest writer in the English language and the world's pre-eminent dramatist. He is often called England's national poet and the "Bard of Avon" (or simply "The Bard"). His surviving works consist of 38 plays, 154 sonnets, two long narrative poems, and several other poems. His plays have been translated into every major living language, and are performed more often than those of any other ...
هنری پنجم
درام هیجانبخش، زندگی پادشاهی فرهمند در آشوب تنشهای داخلی و جنگهای برون مرزی و حماسه پیروزی سپاه کوچک او بر ارتش عظیم فرانسه هنری پنجم، اوج استادی شکسپیر در نگارش نمایشنامههای تاریخی است، با نگاهی تردیدآمیز به جنگ...
شب دوازدهم
معصیت قتل، از عشقی که قرار است پنهان بماند، رسواتر نیست. شب عشق، روز است...
ای سزاریو، سوگند به گلهای سرخ بهاری، به عفت، به شرافت، به صداقت، به مواردی از این دست، که با همه غرورت، تو را آن چنان عاشقم که عقل و منطق را یارای کتمان شیداییام نیست. به زحمت دلیلی مجوی که چون تو را خواستگارم، ...
رویا در شب نیمه تابستان
مطلب مرکزی این نمایشنامه این است که عشق را با عقل کاری نیست، بلکه مانند شاعری و دیوانگی تابع خیال است. همراه خیال به وجود میآید، شدت یا ضعف پیدا میکند، و همچنین از میان میرود. «دکتر جرج براندس دانمارکی» در ضمن انتقاد این درام در تایید همین گوشه مطلب را می نویسد: «بشر دستخوش غرایز و رویاهای خویش است ...
هملت
حدود 500 سال پیش، پدر هملت، پادشاه دانمارک توسط برادرش به قتل رسید، سپس کلادیوس با مادر هملت ازدواج کرد. همانطور که در نمایش گفته شده روح پدر هملت ظاهر میشود و به پسرش میگوید چه کسی او را کشته است و از هملت میخواهد که انتقام بگیرد. هملت سعی میکند خودش را راضی به کشتن کلادیوس کند. این معروف ...
اتللو
آه، ای روح من، فتنه اینجا خفته است، همه را او موجب شده. و شما، ای ستارگان آرزمگین، مپسندید که با شما بگویم چه کرده است! همه را او سبب شده. اما خونش را نخواهم ریخت، و این پوست سفیدتر از برف را، که همچون مرمری که بر گورها مینهند صاف است، زخمدار نخواهم کرد. با این همه، باید بمیرد. ...