سه دختر حوّا داستان زندگی زنی است به نام پری که میان عشق و باورهایش قرار گرفته، باورهایی که نمیداند کدامشان درست و کدامشان غلط است. جستوجوی او برای درک مفهوم زندگی و عشق او را به ورطههای تازه و ماجراهای گوناگون میکشاند.
۳۶ رمان
الیف شفق یک نویسنده ترکتبار است. وی رمانهایی به انگلیسی و ترکی و فرانسوی منتشر کرده است.
شفق دو رمان به انگلیسی نوشته است که بخاطر اشاره به نسلکشی ارمنیان در رمان دومش به نام حرامزاده استانبول (The Bastard of Istanbul) از سوی دادگاههای ترکیه به جرم "اهانت به ترک بودن" متهم شد. پرونده او در ژوئن ۲۰۰۶ بسته شد ولی در ژوئیه همان سال دوباره گشوده شد و وی با احتمال سه سال زندان روبرو شد. مترجم و ناشر او ...
گریزان
«همه شغلها انسان را نابود میکنند، جز یکی: «شاعری».
این حرف را شارل بودلر گفته بود. حالا دیگر این هم در مورد زمان ما صدق نمیکند. حالا دیگر حتی شاعری هم، مثل شغلهای دیگر، روحمان را ذرهذره نابود میکند. با آرایش، زخمهایمان را، حفرههای درون روح و هویتمان را میپوشانیم.
حفرههایمان را با کار و مشغولیت، با ورود به عرصههای ...
پنهان
اگر فقط به دیدههایت اکتفا کنی، تنها کرم را میبینی. کرم زشت است، نمیتواند توجه تو را به خود جلب کند. اگر بخواهی فراتر از ظاهر را ببینی، اگر پرده را کنار بزنی و با چشم دل نگاه بکنی، میتوانی پروانه را مقابل خود ببینی. پروانه زیباست، توجهات را جلب میکند. اگر با چشم دل ببینی عاشق پروانه نه، بلکه ...
اسکندر
ماجراهای رمان اسکندر در ترکیه و انگلستان رخ میدهد و درباره فردی به همین نام است که درگیر یک قتل میشود و به زندان میافتد. داستانی درباره خانواده، مهاجرت، عشق، وفاداری و خیانت که نشان میدهد میتوان کسی را صمیمانه دوست داشت و در عین حال به او آسیب زد. اسکندر پایانی غافلگیر کننده و شوک آور دارد؛ کسی که ...
شرافت
مادرم دو بار از دنیا رفت. به خودم قول دادم تا اجازه ندهم داستان او فراموش شود...
پمپه و آدم توپراک ترکیه را به قصد لندن ترک میکنند. در آنجا زندگی جدیدی برای خانوادهشان میسازند. ولی سنتها و عقاید کشورشان با آنها همراه میشود. این عقاید و سنن که در خونشان جاری است، به فرزندانشان، اسکندر و اسما میرسد. فرزندان خانواده ...
شیر تلخ
هیچکدام چارهساز نبود. درمانها چارهساز نبودند. زیرا من برای تغییر و خوب شدن آماده نبودم. چاهی پر از احساسات برای خودم کنده بودم وقتی به عمیق بودن بیش از حد آن پی بردم، از کندن صرف نظر کردم و خودم را در آن چاه انداختم. تمام هفتهها و ماههای من درون آن چاه گذشت. هرقدر که دلم به حال خودم ...