رمان خارجی - چک

وصیت خیانت‌شده

(Testaments betrayed)

میلان کوندرا، نویسنده اهل چک که از 1975 در تبعید خودخواسته به فرانسه رفت، یکی از بحث برانگیزترین نویسندگان معاصر حال حاضر دنیاست. او سال‌هاست به زبان فرانسه می‌نویسد چرا که خودش را نویسنده‌ای فرانسوی می‌داند و تاکید دارد که آثارش باید در رده ادبیات فرانسه مطالعه شود. کوندرا در آثار داستانی‌اش مفاهیم مهم فلسفی را در قالب روایت‌های جذاب، مبتنی بر روابط انسانی، ارائه می‌کند. او در کنار خلق رمان‌ها و داستان‌های کوتاه درخشان، آثاری مهم درباره رمان و روایت داستانی نوشته است. وصیت خیانت‌شده مقاله‌ای در نه بخش است که در آن میلان کوندرا ردپای تحول رمان را از رابله تا کافکا پی می‌گیرد و بین ادبیات و موسیقی خطی موازی می‌کشد.

ثالث
9786004054362
۲۵۰ صفحه
۱۰ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
میلان کوندرا
صفحه نویسنده میلان کوندرا
۳۸ رمان میلان کوندرا (به چکی: Milan Kundera) (زاده ۱ آوریل، ۱۹۲۹ در برنو، چکسلواکی) نویسنده اهل چک است که از سال ۱۹۷۵ در فرانسه زندگی می‌کند و از سال ۱۹۸۱ یک شهروند فرانسوی شده‌است. پدر کوندرا نوازنده پیانو و شاگرد لئوش یاناچک بود. علاقه او به موسیقی در بسیاری از آثار او به ویژه رمان شوخی پیداست. میلان شعرگویی را از ۱۴ سالگی آغاز کرد و در ۱۷ سالگی پس از شکست آلمان به حزب کمونیست پیوست و در سال ۱۹۴۸ وارد ...
دیگر رمان‌های میلان کوندرا
وصایای تحریف شده
وصایای تحریف شده
کلاه کلمنتیس
کلاه کلمنتیس در فوریه 1948، کلمنت گوتوالد، رهبر کمونیست، در پراگ بر مهتابی قصری باروک قدم گذاشت تا برای صدها هزار مردمی که در میدان شهر قدیم ازدحام کرده بودند سخن بگوید. لحظه‌ای حساس در تاریخ قوم چک بود، از آن لحظات سرنوشت‌ساز که یکی دو بار در هر هزار سال پیش می‌آید.
مواجهه
مواجهه فرهنگ واژگان، خنده را واکنش برانگیخته شده به واسطه یک امر خنده‌دار مضحک تعریف می‌کند. اما آیا چنین است؟ می‌توانیم از ابله داستایوفسکی یک گلچین کامل از انواع مختلف خنده را استخراج کنیم. یک مطلب عجیب: شخصیت‌هایی که در این کتاب بیشتر از همه می‌خندند، شوخ‌طبع‌ترین‌شان نیستند، به عکس، کسانی‌اند که اساسا فاقد شوخ‌طبعی‌اند.
شوخی
شوخی این گرم‌ترین دوره عشق ما بود. نورافکن‌ها روی برج‌های دیدبانی روشن بودند، سگ‌ها با نزدیک‌ شدن شب پارس می‌کردند، پسرک ازخودراضی بر همه ما فرمانروایی می‌کرد. این‌ها فقط کمی از ذهن مرا به خود مشغول می‌کرد؛ تمام حواسم متوجه لوسی بود. من در محاصره سگ‌های آدمکش و معدن واقعا خوشبخت بودم، با مشق‌های بیهوده نظامی حرکت می‌کردم؛ خوشبخت و مغرور ...
هویت
هویت در رمان هویت وضع و موقع انسان معاصر به زیر ذره‌بین گذاشته می‌شود و سرگشتگی و التهاب جان و روان را به نمایش در می‌آید. شخصیت‌های رمان از چگونگی تحول جهان خرسند نیستند، مشارکت در قیل و قال ((این آشفته‌بازار بی‌ارزش)) را برنمی‌تابند، و ((بلاهت درمان‌ناپذیرش)) را جدی نمی‌گیرند. افکار و احساسات شانتال و ژان‌‌مارک خواننده را به هیجان می‌آورد ...
مشاهده تمام رمان های میلان کوندرا
مجموعه‌ها