رمان خارجی - خاور میانه

حصار و سگ‌های پدرم

فریادهایم به صورت حباب‌هایی روی حوض درمی‌آمدند. من غصه‌دار آن ماهی‌هایی بودم که از فریادم زهره‌ترک می‌شدند. نه من و نه برادرهایم جرئت نمی‌کردیم آن حصار را ترک کنیم. نمی‌دانستیم بیرون و دور از حصار و در اطراف آن، دنیا چیست و چگونه است. و من که فرزند ارشد خانواده بودم، نمی‌توانستم مادران، برادران و خواهرانم را زیر دست چنین درنده‌ای رها کنم. تعدادی از برادرانم از دیوارها گذشته و خودشان را به سرزمین‌های بیرون رسانده بودند. پدر هر بار که به حصار برمی‌گشت، لباس خونینی را به سوغات می‌آورد و جلو ما پرت می‌کرد: «آها... گرگ آن‌ها را خورده!»

نشر چشمه
9789643622084
۱۳۹۸
۱۰۸ صفحه
۶ مشاهده
۰ نقل قول
نسخه‌های دیگر
دیگر رمان‌های شیرزاد حسن
خانه عنکبوت
خانه عنکبوت -
خانه‌ای از جنس آب (بهترین داستان‌های کوتاه)
خانه‌ای از جنس آب (بهترین داستان‌های کوتاه) از وقتی که در این‌جا زندگی می‌کنم، منتظر پرتو نگاه دختری هستم که پیام مهربانی را برایم بیاورد... افسوس که هنوز چنین دختر مهربانی از راه نرسیده است. من از نوازش‌های مادرانه هیچ زنی نصیب نبرده‌ام. «بدبخت‌ترین مرد مردی است که نه مادر دارد و نه خواهر و نه دلبر.» و من بدبخت‌ترین مرد این بیمارستان بزرگ هستم؛ چرا که ...
ناتور دره
ناتور دره شیرزاد حسن به سال 1997 در کنفرانس جهانی نویسندگان در شهر موکولای فنلاند به ایراد سخنانی پرداخت که توجه نویسندگان حاضر در کنفرانس را به خود جلب کرد. پس از این کنفرانس او بر آن شد که تابعیت فنلاند را بپذیرد، اما بعد از شش ماه ماندن در سرزمین غربت، طاقت نیاورد و راه میهن خود را در پیش گرفت ...
مشاهده تمام رمان های شیرزاد حسن
مجموعه‌ها