بریده‌هایی از رمان فارنهایت 451

نوشته ری برادبری

پدربزرگم می‌گفت،هر کسی باید وقت مردن یه چیزی پشت سرش باقی بذاره. یه بچه یا یه کتاب یا یه نقاشی یا یه خونه یا یه دیوار یا یه جفت کفش. یا یه باغ سرسبز. یه چیزی که دستات یه جوری لمسش کرده باشه. این جوری وقتی مردی روحت یه جایی برای رفتن داره و وقتی مردم به اون درخت یا گلی که کاشتی نگاه می‌کنن،تو رو می‌بینن. می گفت،مهم نیست که چی کار کردی،تا وقتی که یه چیزی رو نسبت به قبلش تغییر بدی و به شکلی که خودت دوست داری،در بیاری. فارنهایت 451 ری برادبری
چرا نباید هیچ گاه باز در زندگی اش چیزی بسوزاند.
خورشید هر روز می‌سوزاند. زمان را می‌سوزاند. دنیا در چرخه ای با عجله به پیش می‌رفت و بر محورش می‌چرخید و زمان که گرفتار سوزتندن سال‌ها بود و آدم‌ها هم به هر طریق بدون هیچ کمکی از او چنین می‌کردند. پس اگر او چیزها را همراه آتش نشانها سوزانده بود و خورشید هم زمان را می‌سوزاند،این به آن معنا بود که همه چیز سوخته بود!
فارنهایت 451 ری برادبری
اگه می‌خوای یه آدم از لحاظ سیاسی ناراحت نباشه،سوال دوپهلو ازش نپرس؛یه سوال ساده بپرس. اگه سوالی هم نپرسی که چه بهتر. اصلا بذار فراموش کنه که چیزی هم به اسم جنگ وجود داره. اگه دولت نالایق و بی‌عرضه‌اس و مالیاتا رو سنگین کرده،باز بهتره که مردم این چیزا رو ندونن. فارنهایت 451 ری برادبری
پدربزرگم می‌گفت: هر کسی باید وقت مُردن یه چیزی پشت سرش باقی بذاره. یه بچه یا یه کتاب یا یه نقاشی یا یه خونه یا یه دیوار یا یه جفت کفش. یا یه باغ سرسبز. یه چیزی که دستات یه جوری لمسش کرده باشه. این‌جوری وقتی مُردی روحت یه جایی برای رفتن داره و وقتی مردم به اون درخت یا گلی که کاشتی نگاه می‌کنن، تو رو می‌بینن. می‌گفت، مهم نیست که چی کار کردی، تا وقتی که یه چیزی رو نسبت به قبلش تغییر بدی و به شکلی که خودت دوست داری، دربیاری. می‌گفت، فرق بین مردی که فقط چمنا رو کوتاه می‌کنه و یه باغبون واقعی تو شیوه لمس کردن درختا و گُلاس. کسی که چمنا رو کوتاه می‌کنه احتمالاً قبل از کارش هیچ وقت کنار چمنا نبوده و اما باغبون عمری رو پای درختا و گلا گذاشته. فارنهایت 451 ری برادبری
نمی تونی یه خونه رو بدون میخ و چوب بسازی اگه میخوای خونه ای ساخته نشه میخ و چوبا رو قایم کن. اگه میخوای یه آدم از لحاظ سیاسی ناراحت نباشه،سوال دو پهلو ازش نپرس یه سوال ساده بپرس اگه سوالی هم نپرسی چه بهتر. اصلا بذار فراموش کنه که چیزی به اسم جنگ هم وجود داره… آرامش مونتاگ بذار مردم سر اینکه کی بهتر شعر آهنگای محبوب یا اسم مرکز ایالتا یا میزان تولید سال پیش ذرت آیوا رو می‌دونه با هم رقابت کنن. مغزشونو پر از اطلاعات بی خطر کن. بعد احساس میکنن دارن فکر می‌کنن. در عین سکون احساس تحرک می‌کنن. فارنهایت 451 ری برادبری