کتابهای هفته
فصل تاک
کرشمه زیر شیروانی، گوشهای چمپاتمه زده و در هوای لطیف بهاری گوش به صدای باران سپرده بود. بوی گلهای بارانزده، حکایت از بهار داشت. صدای خروشان رود و صدای پسربچههای بازیگوش روستا که در زیر سقف نیمه ویران خانه قدیمی ماوا گرفته بودند او به تفکر واداشت...
کوچ غریبانه
با رنجها کنار میآمدم، به سرزنشها و خشونتهایش تن داده بودم. چرا که تنها به قاضی رفته بودم و خود را گناهکار میدانستم. غافل از اینکه گناه من نبود، از او بود، از مادرم...!
در این تنگنا و تاریکی نگاهی مهربان، تسکیندهنده دردهایم بود.
لبخندی دلنشین گرمیبخش وجود خستهام و دستان یاریدهندهای تنها دلخوشیام در لحظههای سخت زندگی.
میدانستم که عاقبت او، ...
سالار زنان
نمایشنامه سالار زنان از چند نظر در خور بررسی است. نخست آنکه در این نمایشنامه چرچیل در زمینه زمان دست به تجربه میزند. تنها پرده آخر نیست که یک سال پیشتر از پرده قبل اتفاق میافتد، پرده اول نیز با زمان عادی سازگاری ندارد: چرچیل؛ مارلن، زنی از روزگار خودش را در کنار چند زن از دورههای مختلف تاریخ- حتی ...
مسافران (2+5 تکهگویی) نمایشنامه
راننده از سواری پیاده میشود. پنجاه ساله مردیاست با کلاه پشمی گوش پوش بر سر و لنگی به دور گردن. در کاپوت را بالا میزند و آب و روغن سواری را اندازه میکند. سپس به سمت ما میآید.
راننده: قراره من به شما بخندم، یا شما به من؟... به من تریپی هشتاد تومن میدن که جاش یابوی بارکش این ابوطیاره باشم، ...
بیپناهان
حمید گفت: خاک تو سرت کنن. سرخاب و سفیداب را به صورت میمالن. اونی که به چشم میزنن سرمهست. این نگار چطوری تو رو تحمل میکنه؟! ـ اولا نگار نه، نگار خانم. دوما اون عاشق همین نمک منه. سوما شما چرا این قدر منحرفید؟ قصد من فقط تعریف زیباییهاست. همین جون شما...
ثبت نام

جان اسمیت که تازه دانشگاه هنر را تمام کرده است، برای گذراندن تعطیلات به خانه ی برادر بزرگترش میرود. روزی در جنگل نزدیک خانه ی برادرش با مردی اسرار آمیز برخورد میکند و از آن زمان اتفاقات بسیار عجیبی برایش میافتد.

او از طریق رابطه جنسی حکومت میکرد، رقبا و دشمنانش را تحقیر میکرد، افراد را به انقیاد خودش در میآورد و اعمال مجازات میکرد. "

دخترها هر بار که بین خودمان در باره قذافی حرف میزدیم هیچوقت اسم یا عنوانش را بر زبان نمیآوردیم. فقط کفایت میکرد بگوییم "او". او مرکز ثقل زندگیهایمان بود. وقتی میگفتیم "او" هیچکس قاطی نمیکرد یا نمیپرسید "منظورت کیست؟"