نقل قول هفته
و شاید سیگار اختراع سرخپوستی بود که میخواست به معشوقه اش پیام کوتاه بدهد.
انتخاب شده توسط :
Saeid7273
کتابهای هفته
مرگ آدم را زیباتر میکند (مجموعه شعر)
به تو فکر خواهم کرد.
آنقدر فکر خواهم کرد.
که سالها بعد.
روزنامهها تیتر بزنند.
از لبهای جنازهای.
دود بلند میشود.
مردم، متعجب عکسم را نگاه کنند.
تو لبخند بزنی.
زیر لب بگویی:
دیوانه هنوز به من فکر میکند.
شاهدخت (مجموعه انتخاب 3)
زمان آن فرا رسیده است که برندهی رقابت تاجگذاری کند. وقتی آمریکا سینگر برای شرکت در رقابت انتخاب شد، حتی رویای نزدیک شدن به تاج و تخت و یا حتی قلب شاهزاده مکسون را در سر نمیپروراند، ولی هر چقدر رقابت به پایان خود نزدیکتر و تهدیدهای آن سوی دیوارهای قصر شدیدتر میشود، آمریکا به این واقعیت پی میبرد که ...
حراج (تجربههای کوتاه 13) نمایشنامه
فضائی که در واقع یک مغازه لوازم دست دوم است، گرچه چنان پر از عتیقه است ـ هم شرقی و هم غربی ـ که نام موزه برای آن مناسبتر است. در وسط، کمی به طرف چپ صحنه، یک جارختی عظیم است، شبیه اشباح خیالی ـ چندان بزرگ که آدم خیال میکند میتواند همه دنیا را ببلعد. طرح یک ناقوس بر ...
زندگی ساکن (جایی دیگر) کتاب پنجم
چیزی ترسناک درست پشت دیوارهای خانه قدیمی سنگی پنهان شده است...
چقدر طول خواهد کشید تا بتواند دوباره به درون راه پیدا کند؟
اولیو مطمئن است که آنابل مک مارتین رفته ـ و اینبار برای همیشه ـ ولی چیزی بدتر، دور از چشم او دزدانه مشغول انجام کارهایی است. او را زیر نظر دارد، انتظار میکشد و آماده حمله ...
شاخه نبات
گاهی بعضی آرزوها دیر مستجاب میشوند؛ اما میشوند و همین «شدنها» دل آدم را گره میزند به آن بالاها. شاید جایی پشت ابرها. همانجا که چشم آدم به آن نمیرسد. ولی یقینی هست که کسی آنجا هوایت را دارد. خیلی هم زیاد. آنقدر که بعد از گذشت سالها یادش نرفته که تو روزی چه چیزی از او خواسته بودی...
ثبت نام

-مقصود از این همه ستاره و آسمان و کهکشان چیست؟ به دست چه کسی میچرخند؟ چرا انسان به دنیا میآید و بعد میمیرد؟
-نمیدانم زوربا!
-واقعا نمیدانی؟! پس آن همه کتابهای لعنتی را برای چه خواندهای؟ اصلا فایدهی کتاب خواندن چیست؟ پس چه زمانی به درد تو خواهند خورد؟!
-فایدهی کتابها همین است که در مورد سرگردانی و درماندگی آدمهایی چون من سخن میگویند، وقتی از سوالهایی این چنینی عاجز میشویم.
-لعنت بر این سرگردانی و درماندگی!

"ما با انجام اعمال منصفانه، فردی منصف؛ با اعمال عاقلانه، فردی عاقل و با اعمال شجاعانه، فردی شجاع میشویم."
ارسطو

دیمیتری مانند مردهای دیگر دارای دو شخصیت کاملا متضاد بود: شخصیتی پیرو موازین اخلاقی که باعث خشنودی خودش و دیگران میشد و شخصیتی غریزی و حیوانی که آماده بود برای لذتجویی دنیایی را بههم بریزد و یا فدا کن.