رمان خارجی

پیامبر (پیام‌آور)

پیامبر قصه پیام‌آوری است که روزی با کشتی در ساحل شهری به نام اورفالیس پیاده می‌شود. ناخدا و ملاحان کشتی با او عهد می‌کنند که دوازده سال بعد او را در همین ساحل سوار کنند و به زادگاهش بازگردانند. پیامبر که نامش مصطفی است همچون غریبه‌ای در میان مردم شهر می‌زیست و بیشتر در خلوت تنهایی خویش به سر می‌برد و از دور دربارة مردمی که آنها را دوست دارد، در سکوت می‌اندیشید. پس از دوازده سال کشتی او در موعد مقرر بازمی‌گردد و هنگام وداع با مردم فرامی‌رسد. هرچند شور و اشتیاق و تمنای مردم برای ماندن او کارگر نمی‌افتد، اما او در آخرین دیدار در پاسخ به سؤالاتی که مردم از او می‌کنند، آنچه را از هاتف خلوت‌های خوش شنیده برای ایشان بازمی‌گوید.

آبی
9789645709509
۱۳۸۷
۱۰۶ صفحه
۲۳۸۲ مشاهده
۰ نقل قول
جبران خلیل جبران
صفحه نویسنده جبران خلیل جبران
۳۷ رمان او در ششم ژانویه سال ۱۸۸۳، در خانواده‌ای مسیحی مارونی (منسوب به مارون قدیس) که به خلیل جبران شهرت داشتند، در البشری، ناحیه‌ای کوهستانی در شمال لبنان به دنیا آمد. مادرش زنی هنرمند بود که «کامله» نام داشت. مادر جبران کامله رحمه، سی ساله بود که جبران را از شوهر سومش خلیل جبران به دنیا آورد. شوهرش مردی بی مسئولیت بود و خانواده را به ورطه فقر کشاند. جبران خلیل یک برادر ناتنی به نام «پیتر»، شش سال بزرگتر از ...
دیگر رمان‌های جبران خلیل جبران
پیامبر
پیامبر پیامبرِ خلیل‌جبران در چهرة «المصطفی» ظاهر می‌شود. وی بر بالای کوه، با مردم ارفالس با سخنان نافذ و شاعرانه دربارة همة مسائل حادِ جامعه مانند کار، داد و ستد، آزادی، قانون، شادی و اندوه، خوبی و بدی و دیانت حرف می‌زند. همة این سخنان بر این پایه استوارند که سرشت انسان ذاتاً خوب است و دشواری‌های زندگی او از این ...
مجموعه آثار جبران خلیل جبران 1 (2 جلدی)
مجموعه آثار جبران خلیل جبران 1 (2 جلدی) این مجموعه بسیار غنی از انواع داستان‌ها، در قالب نثر یا نظم، حکایات و روایات و یا حتی رساله‌هایی اتوبیوگرافی، شامل مهم‌ترین آثار ادبی خلیل جبران می‌باشد و با نهایت دقت انتخاب شده است.
نغمه‌ها و موسیقی
نغمه‌ها و موسیقی ای زمین! چه زیبا و شگفت‌آوری! در روشنایی به کمال می‌رسی و در برابر خورشید فروتنی می‌‌کنی. و چون سایه شب بر چهره‌ات افتد زیباتر و زیباتر می‌‌شوی. نغمه‌های صبح تو شنیدنی است و تسبیحات شب هنگام تو هراس‌انگیز است. ای زمین! تو به کمال رسیده‌ای!
ارواح سرکش
ارواح سرکش چه نگون بخت است زنی که از بی‌خودی نوباوگی به خود می‌آید و خود را در خانه‌ی مردی می‌یابد که مال و ثروتش را به پای او می‌ریزد و با تمجید و ستایش او را به سوی خود جذب می‌کند، اما نمی‌تواند دلش را با شراره‌ی حیات‌بخش عشق لمس کند و قادر نیست که روح او را از باده‌ی آسمانی ...
نامه‌های عاشقانه
نامه‌های عاشقانه من طی ماه‌های ساکتی که بدون دریافت نامه‌ای یا جوابی از شما سپری شده است به موضوع‌های بسیاری فکر کرده‌ام، اما هرگز به ذهنم خطور نکرده که شما «شرور» هستید. اما حالا می‌بینم که شما به شرارت در روحتان اذعان کرده‌اید. این حرف درستی است و شایسته است که من هم حرف شما را باور کنم، زیرا به هر آنچه ...
مشاهده تمام رمان های جبران خلیل جبران
مجموعه‌ها