روزی، روزگاری در شهر (دری) که اشباح در آن رفت و آمد میکردند، چهار پسر بچه دست به عملی شجاعانه زدند و شانه به شانه یکدیگر پسرک عقب ماندهای را از چنگال مشتی قلدر ضعیفکش نجات دادند. کاری که بی آن که خود بدانند آنان را دگرگون کرد...
مسیر سبز
تکتک ما آدمها مرگی را بدهکاریم، هیچ استثنایی وجود ندارد. من از این موضوع آگاهم. اما، خداوندا، گاهی اوقات مسیر سبز بسیار بسیار طولانی است.
7 تیرکش (برج تاریک 1)
مرد سیاهپوش به بیابان گریخت و هفت تیرکش تعقیبش کرد. بیابان،پهنهای وسیع، سرآمد تمام بیابانها بود و از هر سو، آسمان بر فراز آن خودنمایی میکرد. سفید، خیرهکننده، خشک و بیآب؛ بیآنکه در آن سرپناهی یافت شود. در افق کوههای مهآلود رخ مینمود و علف افیونی رویایی شیرین، کابوسی ترسناک و مرگ را به ارمغان میآورد. ردیف سنگهایی که نامنظم ...
سواری مرگ
در سواری مرگ استیفن کینگ خواننده داستانش را به جادهای میبرد که کمتر درآن رانده شده...
سواری مرگ داستان پسر دانشجویی است که شبهنگام سواری مجانی با مرد مردهای میگیرد و در این سواری مجبور به انتخاب میشود، انتخابی بین مرگ و زندگی!
منطقه مرده
زمانی که جان اسمیت از کالج فارغالتحصیل شد، دیگر خیلی وقت بود که خاطره روی یخ افتادن ژانویه سال 1953 را فراموش کرده بود. حتی چند سال پیش از آن، یعنی وقتی که دبیرستان را تمام کرده بود، به سختی یادش میآمد که در آن اتفاق چه بلایی سرش آمده است. پدر و مادرش هم که اصلا از جریان خبر ...
بلیز
استیفن کینگ، بلیز را در اوایل دوران نویسندگیاش نگاشته است. اما به هر روی، در این رمان فضایی مهیا شده تا کینگ نگاهی صریحتر به اتفاقات مشمئز کننده، منزجر کننده، آزار دهنده و... به طور کلی هراسانگیز زندگی انسانها داشته باشد. اینگونه اتفاقات، در داستانهای کینگ، اغلب در جامعه آمریکا و در برخی مواقع در جامعه جهانی به وقوع میپیوندند. ...