رمان خارجی

گزارش 1 آدم‌ربایی

(News of a kidnapping)

ماروخا پاچون و شوهرش آلبرتو وی‌یامیزار در اکتبر 1993 به من پیشنهاد کردند درباره شش ماه ربایش ماروخا و تلاش‌های سرسختانه آلبرتو برای آزادی او، کتابی بنویسم. طرح نخست، به پایان رسیده بود که فهمیدیم این آدم‌ربایی را نمی‌توان جدا از نه مورد آدم‌ربایی دیگر که هم‌زمان در کشور روی داده بود، مورد بررسی قرار داد، زیرا در واقع آن‌گونه که در نگاه نخست تصور می‌کردیم، ده آدم‌ربایی متفاوت در کار نبود، بلکه یک آدم‌ربایی جمعی به حساب می‌آمد که یک گروه دارای هدف مشخص، ده نفر را با دقت برگزیده و به اجرا گذاشته بود. به دلیل درک دیرهنگام مطلب، چاره‌ای نداشتیم جز اینکه طرحی جدید دراندازیم، به گونه‌ای که همه اشخاصی مورد نظر، دارای هویت دقیق باشند. به منظور شرح رویدادهای پیچیده و پیوسته، لازم بود از شیوه‌ای استفاده شود که نه خسته کننده باشد و نه طولانی، البته در طرح نخست، قرار بود چنین باشد.

علم
9789644057021
۱۳۹۰
۴۸۴ صفحه
۱۶۸۵ مشاهده
۱ نقل قول
گابریل گارسیا مارکز
صفحه نویسنده گابریل گارسیا مارکز
۸۰ رمان گابریل خوزه گارسیا مارکِز رمان‌نویس، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی است. او بین مردم کشورهای آمریکای لاتین با نام گابو یا گابیتو (برای تحبیب) مشهور است و پس از درگیری با رییس دولت کلمبیا و تحت تعقیب قرار گرفتنش در مکزیک زندگی می‌کند. او در سال ۱۹۴۱ اولین نوشته‌هایش را در روزنامه‌ای به نام Juventude که مخصوص شاگردان دبیرستانی بود منتشر کرد و در سال ۱۹۴۷ به تحصیل رشتهٔ حقوق در دانشگاه بوگوتا پرداخت و همزمان با روزنامه آزادیخواه ال‌اسپکتادور ...
دیگر رمان‌های گابریل گارسیا مارکز
100 سال تنهایی
100 سال تنهایی رمان صد سال تنهایی در 1982 جایزه نوبل ادبیات را برای مارکز به ارمغان آورد. این کتاب به سبک رئالیسم جادویی نگارش یافته است. گابریل گارسیا مارکز در رمان صد سال تنهایی به شرح زندگی شش نسل از خانواده بوئندیا می‌پردازد که نسل اول آن‌ها در دهکده‌ای به نام ماکوندو ساکن می‌شود. داستان از زبان سوم شخص حکایت می‌شود. طی مدت ...
100 سال تنهایی
100 سال تنهایی پس از گذشت سال‌‌های سال سرهنگ آئورلیانو بوئندیا در مقابل جوخه اعدام در انتظار فرمان آتش بود به یاد گذشته‌هایش افتاد وقتی که برای پیدا کردن یخ در بعدازظهری زیبا همراه پدرش به دهکده ماکوندو رفت. روستا در آن زمان فقط بیست خانوار داشت که در خانه‌‌های گلی کنار رودخانه زندگی می‌کردند. آبی زلال از روی سنگ‌هایی بزرگ، گرد و ...
وقایع لحظه به لحظه 1 قتل از قبل اعلام‌شده
وقایع لحظه به لحظه 1 قتل از قبل اعلام‌شده ... روزی که می‌خواستند او را بکشند مادرش با مشاهده او که لباس سفید پوشیده بود نزد خود اندیشیده بود که او روزهایش را با هم قاطی کرده است و حالا به من گفت: به وی یادآوری کردم که امروز دوشنبه است، اما او به مادرش توضیح داده بود برای این به سبک اسقف‌ها لباس پوشیده است که بتواند انگشتر ...
گزارش 1 قتل از پیش اعلام‌شده
گزارش 1 قتل از پیش اعلام‌شده سانتیاگو نازار، روزی که اعلام شده بود به قتل می‌رسد، در ساعت پنج و سی دقیقه صبح، از بستر خواب برخاست و آماده شد تا به پیش‌باز اسقف که قرار بود با کشتی وارد بندر شود، برود.
یادداشت‌های روزهای تنهایی
یادداشت‌های روزهای تنهایی دختری زیبا و لاغر بود؛ رنگ پوستش به رنگ نان و چشمانش مانند دو دانه بادام سبز... موهایش سیاه و بلند، که تا کمرش می‌رسید. بوی شرق از او می‌تراوید. می‌توانست بولیویایی و یا فیلیپینی باشد. لباسش، نشان دهنده ذوق و سلیقه موقر. ژاکت کتان سفید، بلوز ابریشم با رنگ‌های بسیار شفاف و گل‌دار. شلوار از جنس کتان و کفشی ...
مشاهده تمام رمان های گابریل گارسیا مارکز
مجموعه‌ها