مجموعه داستان خارجی

مادموازل کتی

دلت که گرفته باشد، غروب یکشنبه هم که باشد، بوم و سه‌ پایه و کوله پشتی‌ات را بر می‌داری، به خودت می‌گویی گور پدر مشتری. تا آن سمت میدان می‌دوی. طوری که انگار دلت لک زده باشد برای قهوه ترک مادمازل کتی. مسافر زیادی ندارد. دور و برش هتل‌های لوکسی ساخته‌اند. می‌ترسیدم مهمان‌خانه را بفروشد و برگردد مسکو. به فنجان قهوه‌ام خیره شد:‌ (می‌بینم که یه مسافر داری.) ـ پدرم که نیست؟ خندید: (شاید یه روز دلش هوات رو کرد و خواست برگردی...) نگاش را از روی فنجان برداشت: (می‌بینم که یه نامه داری.) عاشقانه‌س؟

چشمه
9789643620431
۱۳۹۰
۸۰ صفحه
۱۰۵۹ مشاهده
۳ نقل قول
میترا الیاتی
صفحه نویسنده میترا الیاتی
۲ رمان آغاز فعالیت ادبی او با شعر نو در سال ۱۳۵۴ بوده است. با انتشار مجموعه داستان مادمازل کتی، که تاکنون به چاپ چهارم رسیده است، به عنوان داستان‌نویس مطرح شد. او بنیان‌گذار و سردبیر وب‌گاه جن و پری است. الیاتی از ۱۳۷۵ به داستان‌نویسی روی آورد و داستان‌هایش در مجلات معتبر، از جمله کارنامه، آدینه، بخارا و ادبیات داستانی منتشر شد.
دیگر رمان‌های میترا الیاتی
کافه پری دریایی
کافه پری دریایی روزها که از جلو کافه می‌گذشتم، وانمود می‌کردم که موهایش را نمی‌بینم که طلایی بود و تنش را که مثل پری دریایی تاب می‌خورد. نگاهی به پشت سرم انداختم. آقا ناظم هم بود. چند تا از بچه‌های مدرسه قطار شده بودند دنبالش. سهراب به شانه‌ام زد و گفت :‹‹ اون‌جا رو نگا، بابات! ›› با چندتایی از همکارهاش دم دکه بسته ...
مشاهده تمام رمان های میترا الیاتی
مجموعه‌ها